مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.
مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.

پیوند زناشویی فروردین با سایر ماه ها


-------------------------------


فروردین با فروردین : ( خوب ) سازگاری مثبت واقع بینی و آگاهی به صفات مثبت یکدیگر


فروردین با اردیبهشت: (متوسط) خودپسندی و میل به حاکمیت از ویژگی های مشترکشان می باشد


فروردین با خرداد : (بد ) پر جنب و جوش بی قرار تنوع طلب و سرکش


فروردین با تیر : ( متوسط ) برون گرا ایده آلیست امکان مشکل وجود دارد


فروردین با مرداد : (خوب ) پیوند موفقی خواهد بود چون هماهنگی وجود دارد


فروردین با شهریور : ( بد ) یکی پاک سرشت و انسان دوست دیگری جسور و جاه طلب


فروردین با مهر : ( بسیار خوب ) افرادی منصف و معتقد به تساوی حقوق زن و مرد


فروردین با آبان : ( بد ) آزادیخواه سلطه گر خواهان تنهایی و درون گرا


فروردین با آذر : ( عالی ) کم ترین اختلاف و هیاهو از مشخصات بارزشان است


فروردین با دی : (بد ) تفاهم چندانی با هم ندارند مرموز و محافظه کار می باشند


فروردین با بهمن : ( بد ) سلطه گر آرمان گرا موقعیت درک یکدیگر را ندارند


فروردین با اسفند : ( متوسط ) با مشکل مواجه است ممکن است پیوند خوبی باشد


پیوند زناشویی اردیبهشت با سایر ماه ها
---------------------------------------------


اردیبهشت با فروردین : (متوسط ) ممکن است مشکل داشته باشند قابل حل شدن است


اردیبهشت با اردیبهشت : ( متوسط ) نسبتا خودرای و لجباز هستند ممکن است مشکل پیش بیاید


اردیبهشت با خرداد : ( متوسط ) تیزهوش کنجکاو و چندان با هم سازگار نیستند


اردیبهشت با تیر : ( بسیار خوب ) خانواده دوست خونگرم پیوندی محکم و استوار


اردیبهشت با مرداد : ( بسیار خوب ) عاشق پیشه با صداقت وفادار پیوندی مملو از آرامش


اردیبهشت با شهریور : ( خوب ) جوانمرد باسخاوت مددکار و بدون مشکل


اردیبهشت با مهر : ( متوسط ) اهل اعتدال معاشرتی خونسرد و کمی حسادت


اردیبهشت با آبان : ( خوب ) آرمانگرا بلندپرواز همراه با جاذبه و اقتدار و ناسازگار


اردیبهشت با آذر : ( متوسط ) جسور بی پروا نیازمند با آزادی و بدون تفاهم


اردیبهشت با دی : ( بسیار خوب ) با ثبات راز نگه دار پیوندی مستحکم و پابرجا


اردیبهشت با بهمن : ( بد ) کنجکاو آزادیخواه و آرمانگرا و ایده متفاوت از یکدیگر


اردیبهشت با اسفند : ( خوب ) اشخاصی تودار و بسیار محتاط و توانایی سازگاری را دارند


پیوند زناشویی خرداد با سایر ماه ها
---------------------------------------


خرداد با فروردین : ( بد ) افرادی پر جنب و جوش و بی قرار ناسازگار و بدون تفاهم


خرداد با اردیبهشت : ( متوسط ) تیزهوش کنجکاو تنوع طلب چندان با هم سازگار نیستند


خرداد با خرداد : ( خوب ) مشورت پذیر با استدلال توانا در برطرف کردن مشکلات


خرداد با تیر : ( متوسط ) با روحیه تنوع طلب و بی قرار خودشان می توانند باعث ایجاد مشکلات شوند


خرداد با مرداد : ( بسیار خوب ) زوجی جذاب و اجتماعی با صفات مشترک فراوان


خرداد با شهریور : ( متوسط ) چندان ذوق و شوقی در روابطشان وجود ندارد


خرداد با مهر : ( بسیار خوب ) خونسرد با سلیقه هنر دوست و بسیار با نشاط می باشند


خرداد با آبان : ( متوسط ) برای رسیدن به خوشبختی باید یکدیگر راتحمل کنند


خرداد با آذر : ( بسیار خوب ) سرشار از ذوق و شوق برای زندگی مشترک


خرداد با دی : ( خوب ) خویشتندار سیاستمدار و از سازگاری مناسب برخوردارند


خرداد با بهمن : ( بسیار خوب ) با روحیه انسان دوستی و همیشه آماده کمک به همدیگر


خرداد با اسفند : ( بد ) خیالباف رویا پرداز مرموز عدم تفاهم با همدیگر


پیوند زناشویی تیر با سایر ماه ها
--------------------------------------


تیر با فروردین : (متوسط ) برون گرا ایده آلیست امکان مشکل وجود دارد


تیر با اردیبهشت : ( بسیار خوب ) نقطه اشتراک فراوانی با یکدیگر دارند


تیر با خرداد : ( متوسط ) یکی آرام و مهربان دیگری پرشور و با انرژی


تیر با تیر : ( خوب ) علی رغم اختلاف سلیقه پیوند خوبی می باشد


تیر با مرداد : ( خوب ) خصوصیات مشترک زیاد و ازدواجی موفق


تیر با شهریوربسیار خوب) یکی مهارت فراوان در امورمالی و دیگری حسابگر و صرفه جو و هماهنگ


تیر با مهر : ( بسیار خوب ) هر دو مهربان انسان دوست و توانمند


تیر با آبان : ( متوسط ) در مسائل مالی اختلاف نظر دارند ولی در سایر مسائل هماهنگ می باشند


تیر با آذر : (بد ) یکی اجتماعی و اهل گردش و سفر دیگری متمایل به رکن خانواده


تیر با دی : (خوب ) از نظر مالی اخلاقی و روابط هماهنگ هستند بنابراین پیوندی موفق میشود


تیر با بهمن : ( متوسط ) ازدواج میتواند شکل بگیرد اما به سعی و کوشش نیاز دارد


تیر با اسفند : ( بسیار خوب ) پیوندی بسیار خوب همراه عشق و علاقه با تفاهم کامل


پیوند زناشویی مرداد با سایر ماه ها
-------------------------------------------


مرداد با فروردین : ( خوب ) پیوند موفقی خواهد بود چون هماهنگی وجود دارد


مرداد با اردیبهشت : ( بسیار خوب ) مهربان و خانواده دوست ازدواجی موفق و پایدار


مرداد با خرداد : ( بسیار خوب ) اجتماعی خونگرم همراه با سازگاری مثبت


مرداد با تیر : ( خوب ) اختلاف سلیقه زیادی با هم ندارند موقعیت همدیگر را درک می کنند


مرداد با مرداد : ( خوب ) صفات مشترک خوب باعث تقویت پیوندشان خواهد بود


مرداد با شهریور : ( متوسط ) یکی منضبط و قانونمند دیگری پرشور و زیباپسند


مرداد با مهر : ( خوب ) در پی برقراری آرامش و ملایمت همراه با منطق در زندگی هستند


مرداد با آبان : (متوسط ) یکی وفادار و قابل اعتماد دیگری عاشق ستایش دیگران


مرداد با آذر : ( متوسط ) یکی پر شور و هیجان دیگری دنبال آزادی و استقلال


مرداد با دی متوسط ) به دلیل داشتن حق مشترک برتری جویی شاید دچار اختلاف شوند


مرداد با بهمن : (خوب ) هر دو آرمانگرا و ایده آلیست پیوندی موفق خواهد بود


مرداد با اسفند : ( خوب )با هماهنگی بسیار مناسب در برآوردن نیازهای عاطفی یکدیگر


پیوند زناشویی شهریور با سایر ماه ها
---------------------------------------------


شهریور با فروردین : (بد ) یکی پاک سرشت انسان دوست دیگری جسور و جاه طلب


شهریور با اردیبهشت : ( خوب ) صفات مشترک خوب نظیر جوانمردی و نجابت


شهریور با خرداد : (متوسط ) یکی عاطفی و عاشق پیشهدیگری با نظم و برنامه مشخص


شهریور با تیر : ( بسیار خوب ) در امور مالی هماهنگ و با صفات مشترک فراوان


شهریور با مرداد : ( متوسط ) نسبتا لجباز و خودرای شاید با مشکل مواجه شوند


شهریور با شهریور : ( بسیار خوب ) هر دو صمیمی و صادق و با محبت می باشند


شهریور با مهر : ( خوب ) مشورت پذیر با منطق و در برطرف کردن مشکلات توانا


شهریور با آبان : ( متوسط ) جسور و بی پروا . سرشار از انرژی و بلند پرواز


شهریور با آذر : ( بد ) تنوع طلب خواهان استدلال در ایجاد نظم و انضباط دچار مشکل هستند


شهریور با دی : ( خوب ) یک ازدواج خوب همراه با زندگی سرشار از محبت


شهریور با بهمن : ( متوسط ) چنین پیوندی با سعی و کوشش می تواند خوب باشد


شهریور با اسفند خوب ) بسیار با صبر و حوصله هستند که باعث تفاهم در زندگی می شود


پیوند زناشویی مهر با سایر ماه ها
----------------------------------------


مهر با فروردین : (بسیار خوب ) خونگرم و مهربان معتقد به تساوی حقوق زن و مرد


مهر با اردیبهشت : ( خوب ) انسان هایی هستند که تمایل زیادی به حفظ آرامش و اعتدال دارند


مهر با خرداد : (بسیار خوب ) آدم هایی حسابگر خونگرم تفاهم مناسبی با هم دارند


مهر با تیر : ( بسیار خوب ) اهل رفت و آمد و معاشرت با دیگران و بسیار شکیبا


مهر با مرداد : ( خوب ) در پی برقراری آرامش و ملایمت همراه با منطق در زندگی هستند


مهر با شهریور : ( خوب ) پیوندی موفق چون منصف عادل و با سلیقه می باشند


مهر با مهر : ( خوب ) به دلیل اشتراکات زیادی که دارند می توانند موفق باشند


مهر با آبان : ( متوسط ) اگرچه خالی از دردسر نیستند اما می توانند موفق باشند


مهر با آذر : ( بسیار خوب ) دارای خصیصه هایی مثل محبت درستکاری و مسئولیت پذیری می باشند


مهر با دی : ( متوسط ) نسبتا خودرای بلندپرواز . ممکن است با مشکل روبرو شوند


مهر با بهمن : ( بد ) پر جنب و جوش بی قرار تنوع طلب و سرکش


مهر با اسفند : (بسیار خوب ) پیوندی موفق چون از نظر عاطفی با هم سازگار و هماهنگ هستند


پیوند زناشویی آبان با سایر ماه ها
--------------------------------------------


آبان با فروردین : ( بد ) آزادی خواه سلطه گر خواهان تنهایی و درون گرا


آبان با اردیبهشت : ( خوب ) آرمانگرا بلند پرواز همراه با جاذبه و اقتدار و ناسازگاری


آبان با خرداد : (متوسط ) برای رسیدن به خوشبختی باید یکدیگر را تحمل کنند


آبان با تیر : (متوسط ) در مسائل مالی اختلاف نظر دارند ولی در سایر موارد هماهنگ می باشند


آبان با مرداد : ( متوسط ) یکی وفادار و قابل اعتماد و دیگری عاشق ستایش دیگران


آبان با شهریور : ( متوسط ) جسور بی پروا سرشار از انرژی و بلند پرواز


آبان با مهر : ( متوسط ) اگرچه خالی از دردسر نیستند اما میتوانند موفق باشند


آبان با آبان : ( بد ) مستعد به خشمگین شدن و از کوره در رفتن در نتیجه پیوندی همراه با مشکلات


آبان با آذر : ( متوسط ) یکی سختگیر در مسائل دیگری سرشت پویا و جدی دارد


آبان با دی : ( بد ) هر دو دارای خصلت سلطه طلبی و سختگیرانه می باشند


آبان با بهمن : ( بد ) یکی با احساس و عاطفه دیگری سلطه جو و خواهان کسب برتری


آبان با اسفند : (بد ) یکی آرمان گرا و عاشق پیشه و دیگری با اعتماد به نفس کافی


پیوند زناشویی آذر با سایر ماه ها
----------------------------------------


آذر با فروردین : (عالی ) کم ترین اختلاف و هیاهو از مشخصات بارزشان است


آذر با اردیبهشت : (متوسط ) جسور بی پروا نیازمند به آزادی و بدون تفاهم


آذر با خرداد: ( بسیار خوب ) سرشار از ذوق و شوق برای زندگی مشترک


آذر با تیر: ( بد ) یکی اجتماعی و اهل گردش و سفر دیگری متمایل به رکن خانواده


آذر با مرداد : (متوسط ) یکی پر شور و هیجان دیگری دنبال آزادی و استقلال


آذر با شهریور: (بد ) تنوع طلب خواهان استقلال در ایجاد نظم و انضباط دچار مشکل هستند


آذر با مهر : ( بسیار خوب ) دارای خصیصه هایی مثل محبت درستکاری و مسئولیت پذیر می باشد


آذر با آبان : ( متوسط ) یکی سختگیر در مسائل دیگری سرشت پویا و جدی دارد


آذر با آذر: ( بسیار خوب ) پیوندی بسیار مطلوب توام با سعادت و خوشبختی


آذر با دی : ( متوسط ) خصوصیاتی نسبتا متفاوت دارند باید خویشتن دار باشند


آذر با بهمن : ( بسیار خوب ) از موفق ترین پیوند های زناشویی خواهد بود چون مثبت گرا هستند


آذر با اسفند : ( متوسط ) یکی با صراحت لهجه و سخنان کنایه آمیز و دیگری بسیار عاطفی می باشد


پیوند زناشویی دی با سایر ماه ها
----------------------------------------


دی با فروردین : (بد ) تفاهم چندانی با هم ندارند. مرموز و محافظه کار می باشند


دی با اردیبهشت : ( بسیار خوب) با ثبات راز نگه دار پیوندی مستحکم و پابرجا


دی با خرداد : ( خوب ) خویشتندار سیاستمدار و از سازگاری مناسب برخوردارند


دی با تیر : (خوب ) از نظر مالی و اخلاقی و روابط هماهنگ هستند


دی با مرداد : (متوسط ) به دلیل داشتن حس مشترک برتری جویی شاید دچار اختلاف شوند


دی با شهریور : ( خوب ) یک ازدواج خوب همراه با زندگی سرشار از محبت


دی با مهر : ( متوسط ) نسبتا خودرای و بلند پرواز ممکن است با مشکل روبرو باشند


دی با آبان : ( بد ) هردو دارای خصلت سلطه طلبی و سختگیرانه می باشند


دی با آذر : ( متوسط ) خصوصیاتی نسبتا متفاوت دارند باید خویشتندار باشند


دی با دی : (متوسط ) خصوصیات مشترک باعث شادابی یا یکنواختی زندگی مشترک آنها می شود


دی با بهمن : ( متوسط ) یکی محتاط و محافظه کار دیگری سختگیر و جدی


دی با اسفند : ( متوسط ) یکی اهل حساب و کتاب دیگری احساساتی و عاشق پیشه


پیوند زناشویی بهمن با سایر ماه ها
-------------------------------------------


بهمن با فروردین : ( بد ) سلطه گر آرمان گرا موقعیت درک یکدیگر را ندارند


بهمن با اردیبهشت : ( بد ) کنجکاو آزادی خواه و آرمان گرا و ایده متفاوت از یکدیگر


بهمن با خرداد : ( بسیار خوب ) با روحیه انسان دوستی و همیشه آماده کمک به همدیگر


بهمن با تیر : ( متوسط ) ازدواج می تواند شکل بگیرد اما به سعی و کوشش نیاز دارد


بهمن با مرداد : ( خوب ) هردو آرمان گرا و ایده آلیست پیوندی موفق خواهد بود


بهمن با شهریور : ( متوسط ) چنین پیوندی با سعی و کوشش می تواند خوب باشد


بهمن با مهر : ( بد ) پر جنب و جوش بیقرار تنوع طلب و سرکش


بهمن با آبان : ( بد ) یکی با احساس و عاطفه دیگری سلطه جو و خواهان کسب برتری


بهمن با آذر : ( بسیار خوب ) از موفق ترین پیوند های زناشویی خواهد بود چون مثبت گرا هستند


بهمن با دی : (متوسط ) یکی محتاط و محافظه کار دیگری سختگیر و جدی


بهمن با بهمن : ( خوب ) پیوندی بسیار موفق توانا در امور مختلف


بهمن با اسفند : (خوب) یکی روشنفکر و اهل منطق و دیگری با احساس و عاطفه و مکمل همدیگر


پیوند زناشویی اسفند با سایر ماه ها
-------------------------------------------


اسفند با فروردین : ( متوسط ) با مشکل مواجه است ممکن است پیوند خوبی باشد


اسفند با اردیبهشت : ( خوب ) اشخاصی تو دار و بسیار محتاط و توانایی سازگاری را دارند


اسفند با خرداد : (بد ) خیال باف و رویاپرداز مرموز و عدم تفاهم با همدیگر


اسفند با تیر : ( بسیار خوب ) پیوندی بسیار خوب همراه عشق و علاقه و با تفاهم کامل


اسفند با مرداد : (خوب ) هماهنگی بسیار مناسب در برآوردن نیازهای عاطفی یکدیگر


اسفند با شهریور : ( خوب ) بسیار با صبر و حوصله هستند که باعث تفاهم در زندگی میشوند


اسفند با مهر : ( بسیار خوب ) پیوندی موفق چون از نظر عاطفی با هم سازگار و هماهنگ هستند


اسفند با آبان : ( بد ) یکی آرمان گرا و عاشق پیشه دیگری با اعتماد به نفس کافی


اسفند با آذر : ( متوسط) یکی با صراحت لهجه و سخنان کنایه آمیز و دیگری بسیار عاطفی میباشد


اسفند با دی : ( متوسط ) یکی اهل حساب و کتاب دیگری احساساتی و عاشق پیشه


اسفند با بهمن : ( خوب ) یکی روشن فکر و اهل منطق دیگری با احساس و عاطفه و مکمل همدیگر


اسفند با اسفند : ( بد ) به خاطر زودرنجی و حساس بودن ممکن است مشکلاتی پیش بیاید
----------------------------------

** این طالع بینی مانند سایر طالع بینی ها ، فقط جنبه سرگرمی دارد ***

احترام به تفاوت ها در زندگی زناشویی


همانطور که می دانیم زنان و مردان دارای تفاوت های بسیاری هستند و آگاهی ازاین تفاوت ها در بهبود روابط بسیار مؤثر است. همچون آهن ربا، تفاوت های افراد می تواند باعث جذب آنان به یکدیگر شود. با بالا رفتن درک و آگاهی می توانیم به این تفاوت ها احترام بگذاریم و توجه خاصی داشته باشیم.

تفاوت های بین مردان و زنان حقیقتاً می توانند مکمل یکدیگر باشند و به هر یک از طرفین فرصتی دهند تا به تعادل برسند. اگر ما روحیه کاملاً پرخاشگری داشته باشیم جذب فردی می شویم که آرام تر و خونسردتر از ما باشد. با ارتباط برقرار کردن با فرد آرام و خونسرد، ما به طور ناخودآگاه با خصوصیات و کیفیت های این گروه آشنا می شویم.

در واقع تفاوت های بین افراد باعث می شود آنان به سوی یکدیگر جذب شوند و این همان احساسی است که ما آن را عشق تعبیر می کنیم. معمولاً دختران جوان دوست دارند فردی را شریک زندگی خود انتخاب کنند که فاقد خصوصیات بـَدِ خودشان باشد.

بسیاری از زوجین دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را همانند ایده آل خود بسازند. در نزد چنین فردی این تغییر وفاداری به همسر نامیده می شود و خود یک عشق واقعی است. تجربه ثابت کرده است که انسان با تغییر اساسی رفتار و باورهایش صرفاً برای ایجاد یک رابطه خوب با طرف مقابلش به تعادل نمی رسد و بالاخره این عدم تعادل در مواردی خود را نشان می دهد و در زندگی زناشویی تأثیر خود را خواهد گذاشت.

تفاوت های بین افراد، بُعد دیگری را نیز ایجاد می کند؛ بدین معنا که وقتی زن و شوهری تفاوت های بین یکدیگر را بپذیرند و سعی در تغییر یکدیگر نداشته باشند، در این صورت شباهت ها و همانندی های بسیاری را نیز در دیگری درک می کنند. گرچه هر کدام از ما منحصر به فرد هستیم ولی در بیشتر جنبه ها به هم شباهت داریم. این تضاد ما را به یک حقیقت شگفت انگیز در روابط رهنمون می کند. به عبارت دیگر شریک زندگی شما ترکیبی از تفاوت ها و تشابهات مکمل است. زن و شوهرهای واقعاً عاشق، مفهوم این ترکیب را بسیار خوب می دانند.نمونه های ذیل گفته های این افراد است:

ما با یکدیگر بسیار فرق داریم ولی آنچه که ما را به یکدیگر پیوند می زند این است که هر دوی ما خیلی احساساتی هستیم.

ما در بسیاری جنبه ها با یکدیگر تفاوت داریم. من طلوع آفتاب را دوست دارم ولی همسرم از غروب آفتاب خوشش می آید. او رؤیایی است ولی من واقع بین هستم. او از هر حادثه ای نگران نمی شود ولی من دائماً نگران هستم. با این وجود ما در بسیاری جنبه ها یکی هستیم. به طوری که حرف و عملمان در زندگی یکی است و انگار دارای یک طول موج می باشیم.

گاهی اوقات من عاشق همسرم هستم و گاهی اوقات از او خسته می شوم. وقتی عاشق او نیستم به این خاطر است که در آن لحظه توانایی ابراز عشق و محبت به او را ندارم. در این مواقع احساس خوبی ندارم زیرا می دانم برای بهبود رابطه و داشتن یک زندگی خوب باید با هم باشیم و یکدیگر را حمایت کنیم.

یشتر مشکلات ما کاملاً متفاوت از یکدیگر است، ولی شباهت ما در این است که هر دوی ما مشکلات زیادی داریم. ما یاد گرفته ایم برای غلبه بر مشکلات به یکدیگر کمک کنیم بدون آنکه به دیگری احساس بی ارزشی دست دهد. فکر می کنم اگر همسرم انسان کاملی بود و مشکلی نداشت احساس من طور دیگری بود به طوری که می خواستم همیشه او را شکست دهم.

مدت دو سال از زندگی ما بسیار عاشقانه گذشت. بعد از مدتی آتش عشق و محبت ما فروکش کرد. حالت رمانتیک زندگی از بین رفت. وقتی یک روز صبح از خواب بلند شدم احساس کردم ما دو انسان متفاوت از یکدیگر با شباهت های بسیار کم هستیم. بسیار غصه خوردم و از زندگی مأیوس شدم ولی بعد از مدتی فهمیدم که این عشق واقعی نیست.عشق واقعی یعنی تقسیم احساسات و درک ناراحتی هایمان. من عاشق یک شخص واقعی شدم تا عاشق شخصیتی که می خواستم از او بسازم.

در همه این مثال ها عشق در طی زمان با پذیرش و درک از یکدیگر توسعه و رشد پیدا کرد. با این روش هدف از عشق هماهنگ کردن تفاوت های بین زن و شوهر و ساختن یک رابطه مثبت و پایدار است.

شاید بسیاری از خانواده های امروزی با عشق واقعی بسیار فاصله داشته باشند. بسیاری از زوجین دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را همانند ایده آل خود بسازند. در نزد چنین فردی این تغییر وفاداری به همسر نامیده می شود و خود یک عشق واقعی است. تجربه ثابت کرده است که انسان با تغییر اساسی رفتار و باورهایش صرفاً برای ایجاد یک رابطه خوب با طرف مقابلش به تعادل نمی رسد و بالاخره این عدم تعادل در مواردی خود را نشان می دهد و در زندگی زناشویی تأثیر خود را خواهد گذاشت.

عشق واقعی و عشقی که امروزه تمام روان شناسان مسائل خانواده متفق القول بر آن صحه می گذارندپذیرش و احترام به تفاوت طرف مقابل است. مطمئن باشید اگر تمام کره زمین را نیز بگردید همسری که در تمام جنبه ها همانند شما باشد پیدا نخواهید کرد. تنها با پذیرش تفاوت های همسرتان خواهید توانست در ساختن یک زندگی خوب قدم های مثبتی بردارید.

پیش بینی آینده زناشویی با ریاضیات

پیش بینی آینده برای بشر همیشه وسوسه یی جذاب و مهیج بوده است. آیا داده ها و روش های علمی می توانند آینده ازدواج و سرانجام زناشویی را مشخص کنند؟ پاسخ جیمز مورای ریاضیدان اسکاتلندی به این پرسش کاملاً مثبت است.پژوهش های جیمز مورای در زمینه کاربرد ریاضیات در زیست شناسی است. وی کتابی دو جلدی با عنوان «زیست شناسی ریاضی» منتشر ساخت که سبب شهرت وی در خارج از مجامع ریاضیدانان شد.یکی از فعالیت های تخصصی مورای پیرامون به کارگیری مدل های ریاضی و نمودارهای علمی در رشته های پزشکی، روانشناسی، اقتصاد و زیست شناسی است. اما آنچه مورای را برای مردم عادی و بیگانه با ریاضیات و مباحث پیچیده علمی جذاب می سازد، تحقیقات وی درباره موفقیت یا عدم موفقیت در پیوند های زناشویی است. مورای با همکاری دوستان پژوهشگر خود کتابی با نام «ریاضیات ازدواج» در سال 2005 منتشر ساخت.

کتاب «ریاضیات ازدواج» به طلاق و ناکامی در پیوندهای زناشویی بر مبنای محاسبات ریاضی و به کارگیری نمودارها می پردازد. مسلماً می توان حدس زد تعیین ثبات پیوندهای زناشویی یا تبیین درصد جدایی کاری بسیار دشوار است. در این کتاب از طریق تئوری های علمی، ریاضیات در خدمت تحلیل رابطه زناشویی و پیش بینی آینده آن قرار می گیرد.

عنوان فرعی کتاب «دینامیسم مدل های غیرخطی» است. بی شک از خود می پرسیم این مدل ها چه نسبتی با مساله ازدواج دارند؟ پاسخ مورای و همکارانش در این زمینه به غایت علمی یا دقیق تر ریاضیاتی است. در این کتاب ازدواج به مثابه مدلی در نظر گرفته می شود که با پارامترها و متغیرهای متفاوت مشخص شده و به کمک محاسبات دیفرانسیل، حرکت و توسعه غیرخطی آن نشان داده می شود.

مورای و همکارانش در یک پژوهش میدانی 700 زوج امریکایی را به مدت 10 سال با روش های علمی زیر نظر داشتند. در آغاز این آزمایش، زوج ها تنها گفت وگوهایی 15 دقیقه یی با یکدیگر داشتند و بر مبنای این گفت وگوها محاسباتی ریاضی صورت گرفت و سپس برای هر زوج ارزیابی مشخصی از درجه ثبات یا عدم ثبات زناشویی ارائه شد.

مورای با طنز می گوید؛ به طور معمول زوج های جوان مایل نیستند از آینده و سرانجام وصلت خود چیزی بدانند. در این موارد رویاپروری و امید مولفه های مهمی به حساب می آیند.

در این پژوهش، 700 زوج شرکت کننده نیز از نتایج محاسبه شده از سوی پژوهشگران و سرانجام زناشویی خود بی اطلاع بودند. ارزیابی های علمی مورای و همکارانش تنها برای استفاده مشاوران و روانشناسان مسائل زناشویی در نظر گرفته شده بود. اما نتایج ارزیابی ها تکان دهنده است. نیمی از این زوج ها در خلال 10 سال از یکدیگر جدا شدند. در مجموع 94 درصد ارزیابی های ریاضی منطبق بر واقعیت بود. حتی در مورد پیش بینی آمار طلاق ها، مدل های ریاضی موفقیتی صددرصد را نشان می دهند. مورای اضافه می کند؛ تنها در موارد اندکی، پیش بینی ها دقیق نبودند. گرچه محاسبات ما به مشکلات عدیده برخی از زوج ها اشاره داشت، اما درصد پایداری زناشویی بیشتر از جدایی بود، که البته واقعیت خلاف آن را به ما نشان داد.موضوعات گفت وگو میان زوج ها مسائلی همچون پول، امور جنسی و تربیت کودکان یا حتی دکوراسیون خانه را می توانست دربر گیرد. اطلاعات به دست آمده مبنای پیش بینی پژوهشگران بود.

از هر گفت وگو فیلمی گرفته می شد و حرکات دست و صورت افراد به دقت مورد ارزیابی قرار می گرفت. در خلال گفت وگو ضربان قلب زوج ها نیز اندازه گیری می شد و در اتاقی دیگر شش روانشناس به طور جداگانه هر واکنشی مانند خشم، تفاهم و غیره را ارزشگذاری می کردند.

مورای با ارائه جدولی از امتیازهای مثبت و منفی سعی بر تبیین ریاضی مشاهدات خود و همکارانش داشت. مورای به کار ایی دقیق ریاضیات در ارزیابی گفت وگوهای میان زوج ها اشاره کرده و می گوید؛ ریاضیات همیشه راست می گوید و حق با ریاضیات است.

مورای در مورد به کارگیری این روش برای زناشویی خود گفت؛ 50 سال از ازدواج من می گذرد و بسیار خوشبختم. نیازی به تایید علمی برای زناشویی من وجود ندارد.

برای آنکه زندگی زناشویی‌ خوبی داشته باشید

برای آنکه زندگی زناشویی‌تان به خوبی پیش رود، بی‌خود به‌دنبال شگردهای معجزه‌آسا نباشید.
در عوض، می‌توانید از برخی از تله‌هایی که احتمال دارد در درازمدت رشته‌های پیوند‌دهنده بین شما را سست و ضعیف کند، دوری کنید. در اینجا راهنمایی کوچکی در مورد عادات بدی که کاملا باید کنار بگذارید ارائه می‌دهیم!

1- تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به یکدیگر باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، 4 شب تلویزیون خاموش باشد.

2- خانه‌نشینی
به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نمی‌روید! مگر درهای آن رستوران دنج و کوچکی که آن‌قدر عاشق‌اش بودید‌، بسته شده؟ پس آن شب‌هایی که با هم به سینما می‌رفتید و به بگومگوهای پرشور و حرارت می‌پرداختید چی شد؟ و حالا فقط ماهی یکبار آن‌هم فقط برای دیدن دوستان بیرون می‌روید و احتمالا آنها هم برای بازدید پیش شما می‌آیند. دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، از پولی که برای مالیات آن کنار می‌گذاشتید، برای گردش و بیرون رفتن استفاده کنید!

3- ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا جز خوشایندی برای همسرتان نیست! تنها کافی‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید.

4- رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! دست از شلختگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌و‌پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

5- بی‌توجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است. زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

6- حسادت مفرط
دست از پاییدن و سین‌جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد!

7- خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

8- نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

9- سکوت
مطئنا عدم‌گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌درمانگر کمک بگیر

طنز: حرفهای قبل و بعد از ازدواج!

پیش از ازدواج......

پسر: آره. خیلی انتظار برام سخت بود.

دختر: می خوای ترکت کنم؟

پسر: نه! حتی فکرشم نکن.

دختر: دوستم داری؟

پسر: البته! خیلی زیاد!

دختر: تاحالا به من خیانت کردی؟

پسر: نه! این که اصلاً سوال کردن نداره؟

دختر: منو می بوسی؟

پسر: هر فرصتی که گیر بیارم!

دختر: کتکم میزنی؟

پسر: دیوونه ای؟ من از اون جور آدما نیستم!

دختر: می تونم بهت اعتماد کنم؟

پسر: بله!

دختر: عزیزم!

بعد از ازدواج......

کافیه عبارات را از پایین به بالا بخونید!

باورهای غلط در مورد خیانت

برخی خائن هستند. این امری متداول است و از سوی فرد خائن یک رفتار قابل قبول به شمار می رود. در حقیقت باید گفت که افراد خائن سعی می کنند که در بیشتر مواقع خود را باوفا جلوه دهند.

خانم ها و آقایونی که به طور مداوم با تعداد بیشماری از افراد همخوابه می شوند، برای خود و دیگران فجایعی را درست می کنند که خودشان هم از آن مطلع نیستند و اصلاً نمی دانند که در حال انجام چه کاری می باشند. اما علت چیست؟ در مورد مبحث "خیانت" باورهای نادرست زیادی وجود دارد که مردم را به سوی راه غلط رهنمون کرده و سبب می شود که شرایط بد حتی بدتر از آنچه که هست بشود. برخی از این باورهای نادرست به شرح زیر می باشند:

1- فقط آقایون خیانت می کنند. هر دو جنس میتوانند خائن باشند. کاملاً طبیعی است. موزارت در کمدی "کاسی فن توتی" (Cosi Fan Tutti) اعلام کرد که خانم ها هم مانند آقایون خیانت می کنند؛ اما باور عموم جوامع این است که تنها آقایون این کار را انجام می دهند . این روزها  چند زنی و چند شوهری به یک اندازه در حال ترویج هستند. در فیلم "نورا افرون" هنرپیشه معروف خانم "مریل استریپ" نقش زنی را بازی می کند که شوهرش او را به خاطر زن دیگری رها می کند. او برای تسلی خاطر نزد پدرش می رود، اما پدرش هم حرف های او را رد می کند و مانند همه هم جنس هایش به او می گوید: "کار شوهرت کاملاً طبیعی است. اگر خواستار تک همسری هستی با یک قو ازدواج کن"

آمار دقیقی از تعداد افراد خیانت کار در دست نیست. اگر یک زن یا مرد به همسر خود دروغ بگوید، نمی توان اعتماد کرد که به آمارگیر یا سرشمار حقیقت را بگوید. طبق یک جمع بندی سر انگشتی می توان نتیجه گرفت که نیمی از مردان و 3/1 از زنان حداقل یکبار این کار را انجام داده اند. واقعاً آمار ویران کننده و وحشتناکی است.

 

اما هنوز هم افرادی هستند که در اکثر مواقع همچنان به همسران خود وفادار باقی می مانند. بدون وجود وفاداری دیگر هیچ گونه صمیمیتی در رابطه وجود نخواهد داشت و زندگی مشترک به یک جنگ تبدیل خواهد شد. وقتیکه یکی از زوجین متوجه بی وفایی های همسرش می شود در مقابل او جبهه گیری می کند و هر روز موقعیت هر دو طرف وخیم تر خواهد شد.

گونه های مختلفی از پرندگان و حیوانات وجود دارند که در آنها جنس نر کارهای مفیدتری غیر از اهدا اسپرم انجام می دهد و گفتنی است که آنها بطور ذاتی تا آخر عمر خود با یک جفت باقی می مانند. انسانها هم مانند سایر لانه سازها به طور ذاتی گرایش به تک همسری دارند، اما انسان موجودی هوشمند است و بسته به شرایط می تواند آموزه های جدیدی نظیر چند همسری و بی قاعدگی در امور جنسی را فرا گیرد. با این وجود حتی در فرهنگ هایی که طرفدار چند همسری هستند، بشر طبع واقعی خود را با عاشق شدن و پایبند بودن مادام العمر به یک نفر آشکار ساخته. البته اگر فرد بدون وجود دلایل کافی ارتباط قبلی خود را بر هم بزند و برای خود همسر جدیدی اختیار کند درحالیکه همسر قبلی او حی و حاضر باشد، دچار نوعی گم گشتگی غریزی خواهد شد که بخشی از تراژدی خیانت را تشکیل می دهد.

2- ارتباط پنهان عاشقانه می تواند برای استحکام زندگی مشترک مفید باشد. برخی معتقدند که معاشقه پنهانی می تواند روح زندگی را برای بار دیگر در یک ازدواج خسته کننده بیدار کند. فلسفه Play Boy که این روزها در صدر انقلاب جنسی قرار گرفته و در کل دنیا طرفداران بیشماری پیدا کرده مردم را به خیانت های پنهانی تشویق می کند. آنها بر این باورند که معاشقه های پنهانی حس مردانگی و زنانگی آقایون و خانم ها را زنده کرده و در واقع مردها را مرد و زن ها را زن نگه می دارد. اخیراً در برخی از کتاب های تازه منتشر شده نظیر "سکوت شهوانی زن امریکایی" به نوشته "انت لاسون و دالما هین" خانم ها حق دارند که تصورات جنسی و شهوانی خود را به عنوان روش دیگری برای رسیدن به حقوق مساوی، آزادانه بیان کنند.

کاملاً طبیعی است که اگر خیانت پر سر و صدا و جنجالی انجام پذیرد، کل جهنم از آن با خبر می شوند و پی آمدهای آن به مراتب بدتر خواهند بود. بحران خیانت می تواند مشکلات بسیار زیادی را برای زندگی زناشویی ایجاد کند. به هر حال هر بحرانی نمودهای خاص خود را دارد و خیانت هم از این امر مستثنی نیست.

تصور افرادی که در صدد اصلاح جهان هستند، تا حدی خیالی و بیش از حد آرمان گرایانه است. آنها تصور می کنند که اگر خیانت مخفی بماند، بنیان خانوادگی استحکام بیشتری پیدا می کند. اما طبق 30 سال تحقیقاتی که من به صورت تخصصی در حوزه مربوطه انجام دادم، به نتایج کاملاً متضادی دست پیدا کردم. زمانیکه یکی از طرفین حدس می زند که همسرش در حال خیانت کردن به اوست، علاقه خود را نسبت به او از دست می دهد و در اکثر موارد زندگی از هم پاشیده می شود و طلاق حتمی است. 

3- افراد به این دلیل خیانت می کنند که شریک زندگی خود را دوست نمی دارند. مردم برای توجیه کارهای خود زیاد از این حرف ها می زنند؛ اما با یک بررسی دقیق تر می بینیم که در اکثر موارد دو نفر پیش از معاشقه پنهانی زندگی کاملاً آرام و شادی را دنبال می کردند و مشکل خاصی هم نداشتند. چنین افرادی تنها به این دلیل وارد مقوله احساسی می شوند که بتوانند از طریق آن خیانت های بی دلیل خود را توجیه نمایند.

عاشق بودن لزوماً باعث نمی شود که افراد از حس شهوت خود دست بکشند. هر ازدواج خورشت غلیظی است از احساسات بیشماری است که شهوت، تنفر، ناکامی در عشق، خشم، و خودکشی نیز شامل آن می شود. شاید احمقانه باشد که بخواهید یک چنین رژیم غنی احساسی را تنها با بازگو کردن یک سوال: "دوستم داره؟ دوستم نداره؟" آن هم با کندن گلبرگ های گل نرگس جواب بدهید. به هر حال اکثر مردم این سوال را مطرح کرده و خوشان هم به آن پاسخ می دهند.

عاشق نبودن دلیل محکمی برای خیانت کردن نیست. تمام افرادی که خیانت می کنند عاشق کسی که با او رابطه پنهانی دارند نیستند.

4- افراد معاشقه می کنند چون بیش از حد شهوتران هستند. معاشقه تنها به ارتباط جنسی ختم نمی شود، نوعی رابطه اسرار آمیز در این میان وجود دارد که افراد را به سوی خود جلب می کند. خیانت به سکس محدود نمی شود بلکه به نادرستی، سوء نیت، و غیر صادق بودن مربوط می شود. افراد ولگرد و هوسران به راحتی با همه ارتباط برقرار می کنند و به کسی هم وفادار نمی شوند که بعداً بخواهند به او خیانت کنند؛ اما افراد به ظاهر وفادار مجبور می شوند که مخفیانه قرار ملاقات بگذارند.

این نوع معاشقه های پنهانی معمولاً شامل سکس هم هستند. این افراد با معشوق جدید خود رابطه جنسی برقرار می کنند تا اسراری داشته باشند و ارتباط را پر تنش، خطرناک و مهمتر از همه مهیج جلوه دهند. ممکن است قدری تلفنی با هم صحبت کنند و ارتباط جنسی رضایت بخشی هم نداشته باشند. من زوجی را می شناختم که 30 سال پیش در مورد مسائل جنسی با هم به مشکل برخورد کرده بودند و پس از آن صمیمیت میان آنها از بین رفته بود و هر دو جداگانه و در خارج از ارتباط زناشویی معاشقه می کردند و به هیچ وجه از زندگی جنسی مخفیانه خود راضی نبودند.

رویهم رفته افرادی که زندگی تک همسری را برای خود برگزیده اند بیش از کسانی که گاه و بیگاه با افراد مختلف ارتباط جنسی برقرار می کنند از زندگی جنسی خود لذت می برند.

5- معاشقه نشات گرفته از بی غیرتی و بی توجهی طرف مقابل است. در جوامع مرد سالار تصور بر این است که وقتی مردی به برقراری رابطه جنسی با زن های متعدد می پردازد به این دلیل است که همسرش از نظر احساسی و جنسی دارای کمبود و نقص است. از سوی دیگر فرهنگ های فمینیستی هم حاکی از این امر هستند که وقتی زنی به شوهرش خیانت می کند به این دلیل است که همسرش فرد نالایق و بی ارزشی است. افراد بسیاری بر این باورند که برقراری رابطه جنسی یک واکنش کاملاً نرمال به زندگی مشترک نا خوشایند است. خانواده، دوستان، همکاران و حتی آرایشگر فرد مورد نظر او را به ادامه کارهایش ترغیب می کنند. آنها معمولا در این شرایط تعصب های جنسیت پرستانه خود را نشان می دهند و ازدواج، تک همسری، صمیمت، و صداقت را زیر سوال برده و زن یا مرد را تشویق می کنند که به رفتار مخرب خود ادامه دهد و همه تقصیرها به گردن طرف مقابل بیندازد.

یکی از ترفندهایی که می توان به واسطه آن از عذاب وجدان رها شد، زیر سوال بردن اصل ازدواج است: خیلی زود بود، خیلی دیر بود، پس از واقعه ای خاص مجبور شدم ازدواج کنم و... عده بسیار زیادی از افراد هم گناه خود را به ویژگی های غیر قابل تغییر همسرشان نسبت می دهند، مثلاً: سنش زیاد است، قدش خیلی بلند است، خیلی سنتی است، خیلی بی تجربه است، و غیره. در هر دو حالت توجیهات غیر قابل قبول است و به بن بست خواهد رسید.

توجه کنید که شریک زندگی می تواند شما را بد بخت و تیره روز کند اما نمی تواند شما را خائن کند! با پیشرفت تمدن افراد باید یاد بگیرند که مسئولیت کارهایی که انجام می دهند را به عهده بگیرند. بعضی می خواهند با بهانه های بی پایه و اساس تقصیر را به گردن دیگری بیندازند: اینقدر همسرم سر من غر می زد که مجبور شدم این کار را انجام دهم، به خاطر کاری که پدرم در کودکی با من کرده نمی توانم از هرزگی و فاحشگی دست بردارم، او به سمت من آمد و دامنش خیلی کوتاه بود، من معتاد سکس هستم، و غیره. واقعاً مزخرف است. اگر واقعاً نمی توانید رفتارهای جنسی خود را کنترل کنید، پس اصلاً وارد اجتماع نشوید.

هیچ گاه خیانت به دلیل رفتار همسر ایجاد نمی گردد مگر اینکه اختیار آلت تناسلی شما به دست همسرتان باشد. هر کسی که اختیار چیزی را دارد خودش مسئول است.

6- بهتر است که وانمود کنید چیزی نمی دانید. بعضی ها سعی می کنند با بی توجهی از موارد ناخوشایند زندگی رد شوند و خودشان را ناراحت نکنند. در حالیکه می بینند خانه در حال فرو ریختن است، اما به خودشان زحمت داد زدن "آتش، آتش" را هم نمی دهند. در حقیقت سکوت سبب سوخت رسانی به معاشقه های پنهانی می شود، معاشقه ای که در خفا رشد پیدا کرده و پرورش می یابد. مشکل زمانی حل می شود که از رازها پرده برداری شود، و این امر به اتمام رابطه نامشروع کمک می کند.

یک فرضیه متحجرانه بر این اصل استوار است که فرد خائن هیچ گاه نباید به اعمال مخفیانه خود اعتراف کند تا طرف مقابل همواره در شک و تردید و دودلی باقی بماند و فکر کند که خودش دیوانه شده است. باید توجه داشت که دروغ گفتن های مداوم و انکار حقیقت غیر قابل بخشش ترین قسمت خیانت است.

یکی از مراجعینم خانمی بود که همسرش همیشه عادت به پیاده روی و دویدن داشت. پس از مدتی خانم متوجه شد که لباس های همسرش دیگر بوی عرق نمی دهند، به همین دلیل به او مشکوک شد و او را تا درب منزل منشی اش تعقیب کرد. خانم با شدت عصبانیت وارد خانه شد و همسرش را دید که بدون لباس در مقابلش ایستاده، از او پرسید: "اینجا چی کار می کنی؟" او پاسخ داد: "این من نیستم، تو دیوانه شده ای و توهم وجودت را فراگرفته" خانم از این حرف بیش از هر چیز دیگری ناراحت شد؛ او سال ها بعد توانست خیانت همسر خود را ببخشد اما هیچ گاه نتوانست حرف های آن روز شوهرش را فراموش کند. زمانیکه خیانت کشف شد، مطمئن باشید که با انکار آن به جایی نمی رسید اما اگر اعتراف کنید جای امیدواری وجود دارد.

اخیراً خانمی به من مراجعه کرده بود که 20 سال پیش از همسر پزشک خود جدا شده بود. خانم اظهار می داشت که شوهرش در زمان جدایی به او گفته: "بدن تو بویی بدی می دهد، نمی توانم آن را تحمل کنم، به این بو آلرژی پیدا کرده ام" و بعد به همین دلیل به زندگی مشترک خود خاتمه داده بودند. خانم آنقدر نسبت به این مسئله احساس بدی پیدا کرده بود و از خودش متنفرشد بود که پس از آن دیگر هیچ وقت نتوانسته بود مجدداً با کسی ارتباط برقرار کند.

به محض اینکه ماجرا را از زبان او شنیدم مشکوک شدم که قضیه چیز دیگری است. پس از بررسی های مداوم معلوم شد که شوهر این خانم از همان زمان معاشقه های پنهانی داشته و بعد از اینکه از هم جدا شده بودند، آقا با معشوقه خود ازدواج کرده. همینجا بود که شک 20 ساله خانم به یقین تبدیل شد و در حال حاضر احساس تنفر فردی او محو شده و به راحتی می تواند قرار ملاقات بگذارد.

7- پس از خیانت حتماً باید طلاق گرفت. برخی ها تصور می کنند که سریعاً پس از مشاهده خیانت باید طلاق بگیرند. هیچ گاه نباید در اوج عصبانیت تصمیم گیری کنید. با گذراندن چند جلسه مشاوره خانوادگی بسیاری از مشکلات و دلخوری ها از بین می روند.

معمولاً این مسئله مانند آنچه در فیلم ها مشاهده می کنید نیست: هر دو طرف داد بکشند، اشیا را به هم پرت کنند و یک سناریوی تراژدی بسازند؛ بهتر است ابتدا خود را آرام کنید و سپس مشکل را ریشه یابی کرده و به فکر چاره ای برای نجات زندگی مشترک خود باشید.

معمولاً دو نفر به این دلیل طلاق می گیرند که نمی توانند تصور کنند که مجدداً با هم زندگی کنند. این افراد ایده آل گرا به این دلیل که چهره فرشته ی باکره و یا شوالیه سفید خدشه دار شده است نمی خواهند با او زندگی کنند. در یک کارتون نیویورکی کابوی بی سر و پایی را می دیدیم که هر روز با یک خانم جدید وارد باری می شد که در نزدیکی محل سکونتش بود. یک روز صاحب بار از او پرسید تو چطور به زندگی مشترک خود با همسرت ادامه می دهی و کابوی در جواب او گفت: "همسرم منو به خوبی درک می کنه"

احساس گناه اگر از درون افراد نشات بگیرد خوب است اما اگر به دلیل خشم و عصبانیت همسر باشد، دردی را دوا نخواهد کرد. احساس گناه به رفع مشکلات کمک می کند، اما حس شرمساری باعث می شود فرد از وقایع فرار کرده و خود را از اطرافیانش پنهان سازد.

جبران خیانت کار ساده ای نیست، اما شدنی است. نمی توان گفت کسانیکه خیانت کرده اند همه ارزش های فردی خود را زیر سوال برده اند. این افراد باید از اشتباهات خود درس بگیرند و در زندگی محتاط تر باشند تا بتواند در آینده زندگی بهتر و روشن تری را دنبال کنند.

5 مرحله تکامل عشق

عشـق مـیـان دو فـرد طــی چنـــدین مرحله متفاوت تکامل می یـابد که به مـنـظور بــقای عشق هر کدام ازاین مراحل اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:

مجذوب شدن، دلربایی، هوس (اشتیاق مفرط)، صمیمیت و تعهد است:

1- مرحله مجذوب شدن
واکنــش مـثـبـت نسـبت به یک شخص
 است که خود به دو مرحله تقسیم بندی میگردد:

* مجذوب شدن فیزیکی: هنگامــی روی مــــی دهد که جـسم شمـا نــــسبت به یک شخص از خود واکنش نشان میدهد. واکنشهایی همچون: افزایش ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، تعریق کف دستها و دلهرگی. این مرحله سطحی ترین و ابتدایی ترین مرحله عشق میباشد اما در عین حال یکی از قدرتمند ترین عوامل است.

* مجذوب شدن عاطفی: هنگامی که اوضاع و احوال مساعد و مطلوب باشد شکل میگیرد. پس از آنکه شما از لحاظ فیزیکی مجذوب شخصی گردید سپس باب گفتگو را با وی خواهید گشود و
 اگر متوجه 
شدید که اشتراکاتی با یکدیگر دارا میباشید از قبیل سرگرمیها، طرز تفکر، ایدئولوژی، شغل، تحصیلات، علایق و دیگر زمینه های مشترک سپس از لحاظ احساسی مجذوب یکدیگر خواهید گشت.

همچنین مجذوب شدن از لحاظ عاطفی حتی میتواند در فقدان مجذوب شدن از لحاظ فیزیکی نیز به وقوع بپیوندد. در این صورت پیوند و رابطه مستحکم تری ممکن است میان دو فرد ملاقات کننده پدید آید. زیرا پیشداوریها و پیش فرضهای مبتنی بر ظاهر فیزیکی دیگر وجود نخواهند داشت.

2-دلربایی
در اصل به عمل تلاش برای تاثیرگذاری و جلب توجه و نظر فردی دیگر توسط توجه متقابل و اهدای هدایا و غیره اطلاق میگردد. دلربایی نیز دو قسم است:

دلربایی خودخواهانه و دلربایی غیر خودخواهانه و با خلوص نیت.

دلربایی خود خواهانه: هنگامی روی میدهد که شما اقدام به اعمال رمانتیک میزنید صرفا بمنظور منفعت شخصیی خودتان. مانند هدیه دادن برای تحت تاثیر قرار دادن شریک خود. در واقع شما دلربایی را بعنوان یک آلت و به عنوان معامله بکار میبرید.

دلربایی خالصانه:هنگامی روی میدهد که شما تنها برای دلخوشی و لذت شریکتان دست به اعمال رمانتیک میزنید. شما نیز تنها از خوشحالی و لذت شریک خود ابراز خوشنودی میکنید.

دلربایی (و یا عشق) خودخواهانه خیلی زود به سردی گراییده و زایل میگردد. اما دلربایی ( و یا عشق) عاری از هر گونه خودخواهی تداوم خواهد یافت. از آنجایی که دلربایی و رمانتیک بودن یک عمل میباشد بسیاری از افراد که مدت زیادی را با یکدیگر گذرانده اند آن را به دست فراموشی میسپارند اما با تلاش آگاهانه قادر خواهند بود شعله های آن را مجددا افروخته سازند.


3- مرحله هوس(اشتیاق مفرط)
آرزوی داشتن فردی، تا آن حد که جدایی از آن فرد غیر ممکن میگردد. این هنگامی است که رابطه احساسی مبدل به رابطه فیزیکی میگردد. این مرحله بسیار حائز اهمیت است. این مرحله لحظه ای است که رابطه به یک دو راهی منشعب میگردد که دو فرد میباید یکی از آن دو راه را برای ادامه مسیر برگزینند: یک راه که به تباهی می انجامد و مسیر دیگر که به مرحله والاتر منتهی میگردد.


4- مرحله صمیمیت
به یک ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک اطلاق میگردد. دو فرد افکار، عقاید، احساسات و رویاهایشان را با یکدیگر قسمت میکنند. در یک صمیمت حقیقی چیزی برای پنهان ساختن از یکدیگر وجود نخواهد داشت. صمیمیت یک پدیده ناگهانی نبوده بلکه یک روند تدریجی و پیشرونده میباشد که هیچگاه متوقف نمیگردد. هرگاه صمیمیت در یک رابطه وجود نداشته باشد ممکن است آن رابطه برای مدتی دوام بیاورد اما همیشگی نخواهد بود.


5- مرحله تعهد

به التزام برای صادق و وفادار ماندن به همسر خود در سراسر سختیها و خوشیهای زندگی اطلاق میگردد. اگر شما قادر بوده اید تا این مرحله از عشق پیشروی کنید پس چرا میخواهید به همه چیز پشت پا بزنید؟ به یکدیگر گوش دهید، با یکدیگر سازش کنید و به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به این مرحله و موفقیت مسیر دشواری را پیموده اید. بنابراین قدر جایگاه خود را بدانید

پرسشنامه صمیمیت زناشویی(آسوده و تیموری-۱۳۸۷)

باسمه تعالی

پرسشنامه زیر جهت سنجش میزان صمیمیت زوجین طراحی شده است، لطفاً سوالات زیر را به دقت خوانده و مقابل گزینه مورد نظر علامت بزنید.

ضمناً داده های حاصل از پرسشنامه کاملاً محرمانه بوده و به جز استفاده آماری، به منظور دیگری مورد استفاده قرار نخواهد گرفت.

در این پرسشنامه منظوراز اعداد بدین صورت می باشد.

                  1 : کاملاً موافق   2 : موافق     3 : بی نظر   4  : مخالف     5 : کاملاً مخالف

1

2

3

4

5

1.       من و همسرم به راحتی احساساتمان را برای یکدیگر بیان می کنیم

2.       هنگامی که من و همسرم روی یک موضوع بحث می کنیم به سختی به توافق می رسیم

3.       من نسبت به همسرم خیلی متعهد هستم

4.       همسرم به احساسات من توجه نمی کند

5.       همسرم را فردی وفادار می دانم

6.       من از گفتگو با همسرم لذت نمی برم

7.       آرزو می کنم که همسرم نسبت به من بیشتر محبت وعشق ابراز می کرد

8.       همسرم من را یک فرد ارزشمند می داند

9.       برایم سخت است که به همسرم بگویم دوستش دارم

10.    گاهی اوقات به همسرم دروغ می گویم

11.    ازدواج باعث شده است که بیشتر از قبل خود را ارزشمند بدانم

12.    هنگامی که من از دست همسرم دلخور می شوم قادرم این احساسم را به او بگویم

13.    اگر قرار باشد دوباره از اول شروع کنم با همین فرد ازدواج خواهم کرد

14.    گاهی اوقات من افکار و عقایدی دارم که دوست  ندارم به همسرم بگوییم

15.    من از داشتن رابطه جنسی با همسرم رضایت ندارم

16.    همسرم مرا درک نمی کند

17.    رابطه جنسی ما رضایت بخش و بدون مشکل است

18.    همسرم در مورد عقاید و افکارش با من صحبت نمی کند

19.    من و همسرم از بودن در کنار هم لذت نمی بریم

20.    من نمی توانم همه چیزهایی که دوست دارم به همسرم بگوییم

21.    ازدواج به من کمک کرده تا به اهدافی که در زندگیم ترسیم کرده بودم برسم

22.    ازدواج کاملاً من را محدود کرده است

23.    هنگامی که مشکلی برایمان بوجود می آید من و همسرم سعی در حل آن می کنیم

24.    من مطمئن هستم که می توانیم مشاجراتی که بین ما پیش می آید را حل کنیم

25.    مرتب همسرم را می بوسم و نوازش می کنم

26.    همسرم از اینکه گاهی اوقات در کنار دوستان یا خانواده ام باشم مخالفت نمی کند

27.    همسرم از لحاظ جنسی من را جلب می کند و برایم سکسی است

28.    من هرگز با همسر بحث و جدل نداشته ام

29.    همسرم بهترین دوست من است

30.    همسرم به جز من به شخص دیگری فکر نمی کند

31.    همسرم به اهداف شخصی من احترام می گذارد

32.    همسرم من را سکسی و جذاب می داند

33.    من و همسرم برای استقلال یکدیگر ارزش قائل هستیم

چارچوب نظری:

صمیمیت[1] که به عنوان یک فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره و خانواده است. تغییرات تکنولوژی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تعییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل عشق و محبت و صمیمیت بین زن و شوهر نقش اساسی داشته است. (برگر و هانا[2]،1999).

شفر و اولسون[3] (1981) صمیمیت را نزدیکی رابطه عاطفی، معنوی، عقلانی و جنسی می دانند از نظر آنها صمیمیت یک هدف نهایی نیست بلکه فرایندی است که در طول زمان بوجود می آید.

اشلمن و گلارک[4] (1987) به نقل از استنلی و همکاران[5] (1995) بیان کرده اند که صمیمیت به هر گونه رابطه یا دوستی که در بر دارنده گرمی ،بازبودن و سهیم شدن غیر رسمی باشد اشاره دارد.

باکاروزی[6](2001).مولفه های صمیمیت را به 9 حیطه تقسیم کرد:

1. صمیمیت عاطفی[7]: که نیاز به در میان نهادن و سهیم شدن کلیه احساسات اعم از احساسات مثبت و منفی با همسر می باشد

2. صمیمیت روانشناختی[8]: که نیاز به در میان نهادن، ارتباط برقرار کردن و پیوند با یک فرد دیگر از طریق افشای مطالب مهم و عمیق و مسائل    معنادار فردی در مورد خود حقیقی یا درونی می باشد

3. صمیمیت عقلانی[9]: که نیاز به سهیم شدن و در میان نهادن ایده ها ،افکار و باورهای مهم با یک شریک یا همسر می باشد

4. صمیمیت جنسی[10]: که نیاز به در میان نهادن، سهیم شدن و ابراز افکار، احساسات و خیال پردازی های جنسی با همسر است

5. صمیمیت فیزیکی[11]: که نیاز به نزدیکی فیزیکی با همسر است این نوع نزدیکی جسمانی را نباید با صمیمیت جنسی که هدف از آن ایجاد بر انگیختگی جنسی بوده اشتباه گرفت.

6. صمیمیت معنوی[12]: نیاز به سهیم شدن افکار ، احساسات ، عقاید و تجارب خود با همسر است که به نوعی با مذهب . معنویت ارتباط دارد

7. صمیمیت زیبا شناختی[13] : که نیاز به سهیم شدن احساسات و افکار و ادراکات و باورها و تجاربی است که از نظر فرد به هیجان آورنده، نفس گیر و زیبا هستند.

8. صمیمیت اجتماعی-تفریحی[14]: که نیاز به درگیر شدن و مشارکت در فعالیت ها و تجارب تفریحی و لذت بخش با همسر می باشد

9. صمیمیت زمانی[15]: در بر دارنده آن است که زوجین تمایل دارند به آنکه تا چه میزان  از وقت خود را در روز را با شریک خود صرف انجام فعالیت های صمیمانه نماید.

یکی از نظریه پردازان دیگر به اسم وارینگ[16] 1980 به نقل از دکتر نظری، (1386) صمیمیت در روابط زوجها را ترکیبی از هشت عنصر زیر میداند:

  1. عاطفه: یعنی زوجها به چه میزان احساسات و عواطف خود را به صورت راحت برای یکدیگر بیان می کنند
  2. بیانگری[17]: زوجها تا چه حد افکار، عقاید و نگرشهای خود را به یکدیگر ابراز می کنند
  3. سازگاری[18] : میزان همکاری صمیمانه زوجین با هم
  4. همبستگی[19]: میزان تعهدی که زوج نسبت به هم احساس می کنند
  5. رابطه جنسی: میزان رضایت از رابطه جنسی به همسر
  6. حل تعارض[20]: تا چه حد زوج می توانند اختلاف نظرهای خود را با هم حل کنند
  7. خود مختاری[21]: تا چه میزان زوجین برای ارتباط با اعضای خانواده و دوستان احساس استقلال می کنند
  8. هویت[22] : میزان اعتماد به نفس و عزت نفس زن و شوهر

بنابرین با توجه به توضیحات ارائه شده در باره صمیمیت پرسشنامه حاضر بر اساس نظریه وارینگ طراحی شده است.

تعداد سوالات این پرسشنامه 33 ماده است که ماده های 1،4،7،9،12 عنصر عاطفه، ماده های 2،23،24 عنصر حل تعارض، ماده های 3،5،29،30 عنصر همبستگی، ماده های 6،13،16،28،11عنصر سازگاری، ماده های 8،11،21 عنصر هویت، ماده های 10،14،20،18 عنصر بیانگری، ماده های 15،17،25،32،27 عنصر رابطه جنسی و ماده های 22،31،26،33 عنصر خود مختاری را می سنجد.

این پرسشنامه بر اساس مقیاس 5 درجه ای  لیکرت از کاملا مخالف تا کاملاً موافق طراحی شده است و محققان برای از بین بردن اثر سوگیری پاسخ دهنده  ماده های 4،6،9،15،16،19،18،22 را به صورت منفی طراحی کرده اند.

نمره گذاری:

حداقل نمره برای هر ماده 1 می باشد و حداکثر آن 5 می باشد که به ترتیب به گزینه های کاملا موافق نمره 5 ، و کاملاً مخالف نمره 1 منظور می گردد و نمره برای ماده های منفی عکس ماده های مثبت می باشد. (کاملاً موافق نمره 1 و کاملاً مخالف نمره 5).

روایی و پایایی:

این پرسشنامه به علت محقق ساخته بودن روایی و پایایی آن محاسبه نشده است.

تهیه و تنظیم: محمد حسین اسوده و علی تیموری دانشگاه تهران زمستان ۸۷

فهرست منابع:

  1. آسرائی، اسد الله.(1385). مبانی نظری آزمون و آزمون سازی، تالیف جری آمورنن. تهران انتشارات، بهینه
  2. بازرگان و همکاران (1386). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. تهران انتشارات آگه
  3. بیابانگرد، اسماعیل (1386) روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران انتشارات دوران
  4. دلاور، علی (1384) طرز تهیه پرسشنامه. تهران انتشارات رشد
  5. نظری، علی محمد (1386) مبانی زوج درمانی خانواده درمانی. تهران نشر علم

  1. berger, r & m, Hannah (1999). Preventive approaches in couple therapy. Philadelphia: Brunner
  2. Stanley, et al (1995). Strengthening marriage and preventing divorce family relation
  3. bagarozzi, d. (2001). Enhancing intimacy in marriage. new York
  4. Schaefer, M. T., & Olson, D. H. (1981). Assessing intimacy: The PAIR inventory. Journal of Marital and Family Therapy, 7, 47-60


[1] .intimacy

[2] .Berger & Hannah

[3] . Schaefer et al

[4] .eshleman & Clarke

[5] .Stanley & Olson

[6] .Bagarozzi

[7] .emotional intimacy

[8] .psychology intimacy

[9] .rational intimacy

[10] .sexual intimacy

[11] .psychical intimacy

[12] .spiritual intimacy

[13] . aesthetic intimacy

[14] .social and recreational intimacy

[15] .temporal intimacy

[16] .waring

[17] .expressiveness

[18] .compatibility

[19] .cohesion

[20] .conflict resolution

[21] .autonomy

[22] .identity

سفر به روستای شگفت انگیز ماخونیک (سرزمین لی لی پوت های ایران):

(برای دیدن بهتر تصاویر روی آنها کلیک نمایید)
روستای ماخونیک یکی از هفت روستای شگفت انگیز جهان می باشد.نمای کلی روستای ماخونیک ( م.آرین پور) این روستا در فاصله ۷۸ کیلومتری شرقی شهر سربیشه در مسیر جاده سربیشه به روستای دُرُح قرار دارد .
روستای ماخونیک خراسان جنوبی از روستاهای شگفت انگیز جهان و جزء بخش مرکزی شهرستان سربیشه است و به لحاظ شهرت آن به شهر لی لی پوتها، جذابیتهای حیرت انگیزی دارد.
منطقه ماخونیک متشکل از ۱۲ آبادی است که روستای ماخونیک بزرگترین آنها محسوب می شود.
نمایی از روستای ماخونیک (م. آرین پور)این روستا شامل ماخونیک Maxonic، کفاز Kefaz، چاپنسر Japansar، توتک Tutak، سفال بند Sefalband، سولابست Sulabest، لجونگ( سفلی و علیا ) lejong، کلاته بلوچ Kelate baluj، دامدامه Damdame و میش نو Misnow، خارستو Xayestu و جلارو Jelaro است.
اهالی این روستاها از نظر مذهب، معیشت، شیوه زندگی و اوضاع اجتماعی با یکدیگر وجه اشتراک زیادی دارند اما غالب این روستاها اصل و نسب خود را از روستای ماخونیک می دانند.
مذهب مردم منطقه ماخونیک سنی و از نوع حنفی است که با زبان فارسی و با لهجه خاص محل تکلم می کنند.
درباره وجه تسمیه روستا چندین قول وجود دارد، گویند که در گذشته بسیار دور عده ای مأموران دولتی به این روستا آمده و اهالی به گرمی از آنها استقبال نکرده اند و با آنها برخورد سردی داشته اند و آنها این نام را برای روستا انتخاب کرده اند.خانه ای در ماخونیک با ورودی کوتاه آن (م. آرین پور)
برخی نیز می گویند به دلیل وجود شکافی در کوه نزدیک روستا به آنجا ماده ماخونیک گفته می شده که به مرور زمان به ماخونیک تغییر نام یافته است.
در برخی اسناد قدیمی (حجت) که تاریخ نگارش آنها به ۳۰۰ سال قبل می رسد، نام روستا مادخنیک ذکر شده است که مرکب از دو جزء “ماد” و “دخنیک” است. ماد در زبان پهلوی و پارسی باستان به ماه تبدیل شده که یکی از معانی آن شهر و مملکت است و در مجموع بنام شهر ماخونیک است.
درباره این روستا هیچ سابقه تاریخی مکتوبی وجود ندارد و فقط “کلنل چارلز ادوار دبیت” در کتاب سفرنامه خراسان و سیستان در دوره ناصرالدین شاه به توصیف منطقه ماخونیک پرداخته است.
کاریز ماخونیک (م. آرین پور)بر طبق شواهد چنین بر می آید که ساکنان روستا در ابتدا دامدار و عشایر بوده اند و در دوره های بعد در منطقه ماخونیک و به ویژه در روستای ماخونیک سکونت گزیده اند، وجود سنگ نگاره ای در نزدیکی قنات ماخونیک که نقش های چوپانی و بسیار قدیمی بر روی آن نقش بسته نیز گواهی بر قدمت سکونت در ماخونیک است.
از آثار تاریخی ماخونیک می توان به سنگ سیاه (سنگ نگاره) ماخونیک، بنای برج و قلعه، برج گل انجیر، منزل سرگردونی، نادر مرده می توان اشاره کرد.
یکی از عمده نشانه های فرهنگی روستای ماخونیک مسکن است که در نوع خود جالب و قابل توجه است. بافت مسکونی روستا در دامنه تپه و خانه ها به طور فشرده به هم و در گودی زمین ساخته شده اند.نمونه ای از بافت مسکونی ماخونیک (م.آرین پور) کف خانه حدود یک متر از سطح زمین پایین تر است و دارای یک درب کوتاه چوبی است.
برای رفتن به داخل خانه باید دولا شده و به زحمت خود را داخل خانه کرد. اغلب یکی دو پله درگاهی را به کف خانه متصل می کنند.
هر خانه دارای فضاهایی همچون کندیک Kandik ( مخزن نگهداری گندم و جو )، کرشک Koresk ( اجاق گلی برای طبخ غذا )، طاق و طاقچه است.
باید دانست عمده مصالح به کار رفته در مسکن روستا شامل سنگ، چوب و هیزم است.
علاوه بر مسکن به جاذبه های فرهنگی دیگری همچون مراسم عروسی و نامزدی، مراسم ماه رمضان و عیدفطر و عید قربان، مراسم باران خواهی و همچنین خوراک و غذاهای سنتی و پوشاک محلی منطقه می توان اشاره کرد.
نمونه ای دیکر از خانه های ماخونیک (م. آرین پور)
جاذبه این روستا این است که در آن اهالی کوتاه قد بوده و به زحمت قدشان از ۱.۴۰ تجاوز می کند البته شایان ذکر است که این موضوع برای دوران گذشته است واکنون در این روستا تقریباً قدها متعادل گشته است. خانه‌های روستائی با سقف های کوتاه و داخل خانه ها نیز بسیار کوچک می باشد در حال حاضر خانه‌های کوچک آنها حائز اهمیت است که بسیار کوچک و با سقفهای کوتاه می باشد.
برای وارد شدن به خانه‌های روستای ماخونیک باید کمر را خم کرد. در داخل خانه هم نمی‌شود راست‌راست ایستاد. ظاهراً از آنجا که هوای آن ناحیه سرد است مردم خانه‌ها را کوچک و کم‌‌ارتفاع می‌سازند تا راحت‌تر گرم شوند.
مردم ماخونیک تا ۵۰ سال پیش، چای نمی‌نوشیدند، شکار نمی کردند و اصلاً گوشت هم نمی ‌خوردند و هنوز سیگار نمی ‌کشند. مردم ماخونیک این قبیل کارها را گناه می دانستند.
ن�وه ورود به خانه در ماخونیک ( م. آرین پور)ورود تلویزیون به این روستا به معنای ورود شیطان بود و اهالی تا چند سال پیش به تلویزیون می گفتند شیطان. آنها هرگز اجازه نمی‌دادند کودکان پای صفحه تلویزیون بنشینند و جادو شوند. شاید حق با آنها بود.
 
شغل اصلی مردم روستا دامداری است و در کنار آن به کشاورزی نیز مشغول هستند، علاوه بر این تعدادی از اهالی در معادن سنگ کار می کنند و تعداد ی دیگر نیز قالیبافی می کنند و این صنعت از عمده صنایع دستی روستا به شمار می رود.
عمده محصولات کشاورزی منطقه شامل گندم، سیر، جو، شلغم، چغندر و زردک است و مردم این منطقه به میزان محدودی به کشت گوجه فرنگی، پیاز و زعفران نیز می پردازند.
کاشت محصولات باغی در روستا چندان به چشم نمی خورد و فقط تعدادی درختان عناب، توت، انجیر، انار، سیب،نمای دیگری از ماخونیک ( م. آرین پور) انگور و بادام در کنار جویهای آب و نزدیکی استخر کاشت شده است.
راه روستا در سالهای اخیر ایجاد و آسفالت شده است و علاوه بر این روستا دارای آب شرب، برق، خانه بهداشت، مدرسه ابتدایی، مکتب خانه، حمام و چندین مغازه از جمله خوار و بار فروشی، قصابی، نانوایی، تعمیرگاه موتور و جوشکاری هستند.
در حال حاضر گردشگران خارجی و داخلی زیادی از این روستا دیدن می کنند و این روستا از روستاهای هدف گردشگری خراسان جنوبی به شمار می رود.
 
با این حال خانه های مسکونی لی ‌لی پوت های ایران همچنان پابرجاست و خانه هایی با ساخت امروزی و گاه شهری و دارای آجرنما، اگرچه قد برافراشته و خانه های تو سری خورده را در سایه خود قرار داده اما نتوانسته اند نگاه ها را از آن برگیرند. ماخونیک همچنان زنده است.
 
محمدرضا آرین پور-مدرس دانشگاه
منابع متن مقاله وسفرنامه: با استفاده ازسایت دانشگاه آزاد اسلامی وسایت کویرهای ایران وکتاب راهنمای گردشگری خراسان جنوبی
عکس ها: محمدرضا آرین پور
 

زندگی نامه آدولف هیتلر

زندگی نامه آدولف هیتلر

بیستم آوریل ۱۸۸۹ ٬دریک غروب بهارى در منطقه سرسبز باواریا ( مرز میان آلمان و اتریش) ، آلویس و کلارا صاحب فرزندى شدند که نامش را آدولف گذاشتند.

آلویس هیتلر کارمند اداره گمرک بود و به همین جهت دوست داشت که پسرش نیز راه او را ادامه دهد و کارمند شود. از این رو با آنکه درآن زمان در وضعیت مالى بدى قرار داشت پسرش را براى تحصیل به مدرسه فرستاد اما آدولف نمى خواست کارمند شود. او کارمند شدن را همتراز اسارت مى دانست و از اینکه بله قربان گوى کس دیگرى باشد متنفر بود. به همین جهت با آنکه پدرش سخت مخالف بود به هنر نقاشى روى آورد. دیرى نپایید که نخست پدر و سپس مادرش را از دست داد و او مجبور شد که براى ادامه زندگى به تنهایى به وین، پایتخت بزرگ و ثروتمند آن زمان اروپا ، گام بگذارد. او در آنجا روزگار سختى را پشت سر گذاشت. در سال 1914 یعنى درست در سالى که جنگ اول جهانى رخ داد به آلمان هجرت کرد و چون تعصبات ملى قویى داشت به جبهه اعزام شد و آن طور که دوستانش مى گویند رشادتهاى زیادى از خود نشان داد تا آنجا که به مدال صلیب شجاعت که تا آخر عمر با افتخار به گردن  مى آویخت نائل گشت.

                               

به سبب جراحتهاى جنگ در بیمارستان بسترى بود که خبر شکست آلمان را به گوشش رساندند. این تلخ ترین خبرى بود که تا آن زمان شنیده بود و او را منقلب نمود.او سیاستمداران را مسببین اصلى این شکست مى دانست و به همین جهت بود که نسبت به حکومتى که آنان بنام جمهورى وایمار تشکیل دادند هیچگاه خوشبین نبود.
پس از جنگ او در قسمت تبلیغات ارتش به کار مشغول شد تا زمانیکه وارد حزب کارگران آلمان گشت. این همان حزبى است که بعدها بنام حزب ناسیونال سوسیالیسم آلمان بزرگترین حزب آلمان گردید.

حزب کارگران حزبى کوچک و متشکل از نهایتا 10 عضو و تعدادى هوادار بود. اما با مدیریت، فعالیت و کوششهاى آدولف هیتلر و همچنین ابداعاتش از قبیل ساختن پرچم و سرود براى حزب و نیز برگزارى جلسات حزبى در اماکن مطرح و همچنین تاسیس روزنامه برا ى حزب رفته رفته تبدیل به حزبى بزرگ شد تا آنجا که دست به یک کودتا زدند که بعدها بنام کودتاى آبجوفروشى مشهور شد. کودتایى که در آن هیتلر و دیگر افراد حزب بر علیه دولت جمهورى براه انداختند. اما به سبب خامى او و همکارانش در این راه با شکست مواجه شدند و نه تنها همگى را به زندان افکندند بلکه حزب تعطیل و غیر قانونى اعلام و از هرگونه فعالیتى منع گردید.

هر کس دیگرى بود دست از کار مى کشید و یا حداقل در زمانى که در زندان بود حرکتى نمى کرد اما این شخصیت خارق العاده دست به یکى از بزرگترین اعمال خویش زد... نوشتن کتاب نبرد من .
کتاب نبرد من بعدها بعنوان کتاب مقدس نازیها ( اعضاء حزب ناسیونال سوسیالیسم ) درآمد که در آن ریشه هاى فکرى رایش سوم بیان گردیده است. رایشى که بزرگترین امپراتورى آلمان لقب گرفت.
پس از آزادى او با دولت توافق نمود که بر علیه آنان حرکتى انجام ندهد و اینچنین بود که بار دیگر حزب را رو به جلو به پیش راند.
حزب نازى به علت نبوغ سیاسى هیتلر به سرعت حزب اول آلمان شد و در پارلمان اکثریت کرسیها را به خود اختصاص داد بطوریکه هرمان گورینگ یکى از نزدیکترین یاران هیتلربه عنوان رئیس پارلمان انتخاب گردید.

سرانجام در 30 ژانویه 1933 ژنرال هیندنبورگ رئیس جمهور سالخورده آلمان آدولف هیتلر را به عنوان صدراعظم آلمان برگزید و این لحظه تاریخى آغاز رایش سوم مى باشد.

                                        


هیتلر پس از به قدرت رسیدن به سرعت وضع اقتصادى آلمان را بهبود بخشید و با اینکه در پیمان ورساى آلمان حق داشتن نیروى نظامى را نداشت با نیرنگ یک نیروى نظامى براى آلمان آفرید که تا آن زمان بى سابقه بود.
پس از آن اتریش را الحاق خاک آلمان کرد.اتریش پس از جنگ اول جهانى بسیار ضعیف شده بود و هیچ نشانى از شکوه و عظمت گذشته را نداشت ، به همین سبب مردم مشتاقانه به الحاق کشورشان به آلمان قدرتمند راى مثبت دادند. این واقعه به آنشلوس معروف است.

بدین ترتیب هیتلر در 14 مارس 1938 پیروزمندانه و در حالى که به ابراز احساسات مردم که مشتاقانه براى دیدنش صف کشیده بودند پاسخ مى گفت وارد وین ، شهرى که روزگارى در آن زندگى سختى را سپرى کرده بود ، گردید.
پیمان ورساى یکى از ذلت بارترین پیمانهایى بود که پس از جنگ اول جهانى و در پى شکست آلمانها بر ملت آلمان تحمیل گردیده بود و هیتلر سوگند خورده بود که این پیمان را براندازد. از جمله مفاد این پیمان دادن سرزمینهایى از آلمان به لهستان بود و چون آلمانیها، لهستانیها را ملتى پست تر از خود مى دانستند این امر برایشان بسیار گران مى آمد. بدین سبب به دستور هیتلر در سپیده دم اول سپتامبر 1939 لشکریان قدرتمند ورماخت (ارتش آلمان ) مانند سیل از مرز لهستان عبور کردند و از شمال و جنوب و مغرب به سوى ورشو پیش راندند. انگلستان و فرانسه که در آن زمان جزو هم پیمانان لهستان بودند، پس از این واقعه به آلمان اعلام جنگ کردند واین آغاز جنگ دوم جهانى، بزرگترین جنگ تاریخ بشرى ، بود.
نبوغ نظامى هیتلر به صورتى بود که همه جهان را به شگفتى واداشته بود. با تدابیر نظامى این مرد لهستان، دانمارک، نروژ،هلند ، بلژیک و سپس فرانسه به سرعت به اشغال نیروهاى آلمانى درآمد.

هیتلر انگلستان را جزء لاینفک تمدن اروپا مى دانست و در هر لحظه از جنگ براى صلح با انگلستان اقدام مى کرد اما انگلیسیها که مردمى متکبر بودند حاضر به صلحى که کمتر از تسلیم نبود نمى شدند و تا آخرین نفس دلاورانه با آلمانها جنگیدند.
هیتلر که نه مى خواست انگلستان را از بین ببرد و نه مى خواست قدرت ارتش خود را کاهش دهد از ادامه جنگ در غرب منصرف شد و رویش را به طرف شرق ، یعنى روسیه ، برگرداند.
در ساعت 3:30 بامداد 22 ژوئن 1941 ارتش آلمان طى عملیاتى موسوم به بارباروسا به روسیه شوروى حمله کردند. در ابتدا سرعت ارتش بسیار بالا بود و در همان آغاز عملیات قسمتهاى بسیارى از خاک روسیه را به تصرف خود درآوردند.هیتلر و سایر فرماندهانش اینچنین مى پنداشتند که کار روسیه تا قبل از پائیز به اتمام خواهد رسید و همین ، بزرگترین اشتباه ، او بود.
در زمستان سرد آن سال روسیه، ارتش آلمان ، بعلت نداشتن تجهیزات کافى براى نبرد زمستانى با آنکه تا دروازه هاى مسکو رسیده بود، بعلت مقاومت سرسختانه مردم و ارتش روسیه، مجبور به عقب نشینى شد و این آغاز پایان بود.
پس از ورود آمریکا به جنگ جهانى دوم که توسط ژاپن صورت گرفت ، روح تازه اى در قواى متفقین دمیده شد و جنگ وارد مرحله جدیدى گردید.
سرانجام با توافقى که توسط سران سه کشور انگلستان،روسیه و آمریکا یعنى چرچیل، استالین و روزولت انجام گرفت ، متفقین از شرق و غرب به سمت آلمان یورش بردند و توانستند ارتش آلمان را به زانو درآورند.

هیتلر تا دقایق آخر مقاومت کرد و چون دیگر هیچ نیرویى براى جنگیدن نداشت براى آنکه جسدش به دست دشمنانش نیفتد دستور داد جسدش را بسوزانند و پس از این دستور با شلیک تپانچه به زندگى پر فراز و نشیب خود پایان داد.
اما جنگ جهانى دوم ، جداى از تبعات منفى ، آثار مثبتى نیز بر جاى گذاشت که امروزه بشراز آنها بهره مند است. اصولا انسانها در مواقعى که ضرورت ایجاد کند دست به کارهاى بزرگى مىزنند و رشد سریع علم و دانش بشرى و پیشرفت فوق العاده تکنولوژى که به علت رقابت شدید نظامى بوجود آمد از جمله این آثار است.
از دیگر مواردى که در دنیاى پس از جنگ بوجود آمد و مستقیما به این جنگ مربوط میشود مى توان از تشکیل سازمان ملل متحد، بوجود آمدن بلوک شرق و غرب و دو قطبى شدن جهان و دهها موارد دیگر را نام برد که هنوز هم مى توانیم این موارد را ببینیم.
اما اگر هیتلر پیروز مى شد ما یقینا در دنیاى دیگرى زندگى مى کردیم و شاید این همه کشت و کشتارهایى که پس از این جنگ در سرتاسر جهان به بهانه هاى گوناگون شکل گرفته و مى گیرد بوجود نمى آمد............ و باز هم شاید ... شاید ایران خوشبخت تر از آنى که هست مى بود.