خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است . فردوسی خردمند
تا وقتیکه قلب شما نخواهد ، مسلماً مغزتان هرگز به چیزی عقیده پیدا نمی کند . ویلیام جیمز
وقتی «قدرت عشق» بر «عشق به قدرت» غلبه کند، دنیا طعم صلح را می چشد . جیمی هندریکس
اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چیزی که از ما نیست نمیتواند افکار ما را مغشوش کند . هرمان هسه
شاید چالاکترین انسان نباشم، شاید بالابلندترین یا نیرومندترین
نباشم، شاید بهترین و زیرک ترین نباشم، اما قادرم کاری را بهتر از دیگران
انجام دهم و این کار هنر خود بودن است . لئونارد نیموی
اسنخوان بندی فریاد ، پاسخ هزاران ستم بی صداست . اُرد بزرگ
پرسشنامه سلامت عمومی[1]
گلدبرگ[2](1972) پرسشنامه سلامت عمومی را برای سرند کردن اختلالات روانی غیر سایکوتیک در مراکز درمانی و جامعه طراحی و تدوین نموده است. در پژوهش حاضر از فرم 28 سئوالی پرسشنامه سلامت عمومی ساخته شده توسط گلدبرگ و هیلر[3] (1979)، استفاده گردید. فرم 28 ماده ای این پرسشنامه دارای این مزیت است که برای تمام افراد جامعه طراحی شده است(فتحی آشتیانی و داستانی، 1388). پرسشنامه مذکور دارای 4 مقیاس فرعی است که هر مقیاس 7 سئوال دارد. چهار مقیاس فرعی پرسشنامه عبارتند از نشانگان جسمانی، نشانگان اضطرابی و بی خوابی، نشانگان اختلال در کارکرد اجتماعی و نشانگان افسردگی. نمره کلی هر فرد از حاصل جمع نمره های چهار مقیاس فرعی به دست می آید(دادستان،1377). در تحقیق رجبی (1383) ضرایب آلفای کرونباخ و تنصیف پرسشنامه سلامت عمومی برای دانشجویان دختر 87/0 و 84/0 و برای دانشجویان پسر 88/0 و 90/0 محاسبه شده است. یعقوبی (1384) ضریب آلفای کلی این آزمون را 88/0 و ضریب اعتبار خرده آزمون ها را بین 50/0 تا 81/0 گزارش کرده است(فتحی آشتیانی و داستانی، 1388). میزان اعتبار پرسشنامه به شیوه آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای مقیاس های علایم جسمی 87/0، اضطراب و بی خوابی 73/0، اختلال در عملکرد اجتماعی 77/0 و افسردگی 89/0 و کل پرسشنامه 83/0 به دست آمد.
استرس می تواند به سلامت انسان آسیب برساند و در صورت عدم آشنایی با روش های مقابله با آن یا یک مشکل یا بیماری موجود را بدتر کند.
استرس
پاسخ بدن برای دفاع از خود است. این طبیعت بدن در فوریت ها مانند کنار
رفتن از سر راه ماشینی که بسرعت نزدیک می شود ، خوب است اما اگر به مدت
طولانی ادامه پیدا کند اثرات سوئی بر بدن اعمال می کند بطوری که ممکن است
بدن به هر محرک و تغییر عادی در زندگی روزانه عکس العمل نشان دهد.
بررسی هایی که بر روی شکل ابروها و رابطه آنها با شخصیت انسان انجام گرفته است، دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که هر شکلی از ابرو با شخصیت صاحب آن رابطه دارد.
در اینجا به چند شکل از ابروها و رابطه آنها با شخصیت افراد اشاره می شود:
۱- ابروهای نرم و کم پشت نشانه ناپختگی و بی تجربگی است.
۲- ابروهای پرپشت نشانه تحرک زیاد و پرانرژی بودن است.
۳- ابروهای بلند نشانه ثبات شخصیت و تلاش و کوشش فراوان است.
۴- ابروهای کوتاه نشانه عدم استواری و خیالاتی بودن است.
۵- ابروهای پیوسته نشانه حساس بودن است.
۶- ابروهای دور از هم نشانه ضعف و انزوا طلبی و ناپختگی است.
۷- ابروهای نزدیک به چشمها نشانه اراده قوی و تمرکز ذهن است.
۸- ابروهای صاف نشانه شخصیت محکم و لجباز است.
۹- ابروهای کمانی نشانه نیرو و نشاط و گرمی است.
۱۰- ابروهایی که انتهای آنها به سمت بالاست نشانه جرأت و نشاط و شادمانی است.
۱۱- ابروهایی که انتهای آن افتاده است نشانه پیچیدگی شخصیت و اضطراب است.
به طور کلی می توان گفت:
ابروهای پرپشت: نشانه فعالیت، ابروهای بلند: نشانه اراده، ابروهای بالا : نشانه جرأت و ابروهای کمانی: نشانه گرمی و اشتیاق است.
تلخیص و تألیف
علی بدیع
می خواستی
در چشم من بنفشه بنشانی
منهم
چون سرخ گل بدیده خود کاشتم ترا
تنگ است
جای دو گل به سینه یک گلدان
ازدواج یکی از زیباترین پدیده های خلقت می باشد . در این پدیده، دو فرد بیگانه آنچنان جذب یکدیگر می شوند که باقی عمر خود را در یگانگی و اتحاد با دیگری طی می کنند . از طرف دیگر اگر انتخاب شریک به درستی صورت نگیرد ، دوستان دیروز تبدیل به دشمنان امروز و بیگانگان فردا خواهند شد. وصلت های بسیاری که بدون توجه به اصول گزینش انجام شده است چه بسا که به عداوت و ستیز ، سردی و خیانت و جدایی منتهی شده باشد. بسیاری از آسیب های ازدواج همچون طلاق ، خودکشی ، فرار از خانه ، طلاق عاطفی ، اختلالات خلقی و مشکلات رفتاری و... حاصل نداشتن دانش و استراتژی مشخص برای انتخاب همسر است . بدین ترتیب بنظر می رسد که برای ازدواج همچون اخذ گواهینامه برای رانندگی نیازمند کسب مهارتهای خاصی هستیم . متاسفانه جوانان به این موضوع چندان اهمیتی نمی دهند و تلاشی برای کسب مهارت در این خصوص نمی کنند. دیوید اولسون در باره ضرورت آموزش پیش از ازدواج می گوید :
« آنها انرژی زیادی را برای انتخاب کیک عروسی صرف می کنند . کیکی که توسط مهمانان گرسنه طی چند دقیقه مصرف می شود حال آنکه باید انرژی خود را برای آموختن اصول پویای ازدواج و بالا بردن مهارتهای لازم و برای همسر شدن و پدر یا مادر شدن به کار ببندند و متاسفانه این اشتباه بزرگ جوانان ماست »
کانون خانواده بایستی محیطی جذاب و شیرین باشد تا بهترین لحظات زندگی اعضا
در فضای گرم و صمیمی خانواده بگذرد . خانواده به عنوان محیطی طبیعی ، رشد
جسمانی ، عاطفی و اجتماعی فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد .
شکل گیری این پیوندها روندی بسیار ویژه است ؛ تجربه ای است شگفت انگیز که در طی آن
، شما و کودکتان یاد می گیرید که یکدیگر را دوست بدارید . این ارتباط ممکن است به
محض آن که چشمان خود را برای نخستین بار به روی کودک می گشایید، شکل بگیرد و یا
ممکن است ماهها طول بکشد.
اگر زایمان به خوبی پیش برود و نوزاد بلا فاصله بعد از تولد به نزد شما آورده شود،
ممکن است با نگاه کردن و شیر خوردن، عشق شدیدی را در شما ایجاد کند. نوزاد نزدیکی
بدن مادر، شنیدن صدای او، نگریستن به چشمهایش وطعم نخستین شیر را تجربه خواهد کرد؛
تمام این چیزها سبب احساس آرامش و امنیت در وی می شود.
مسلم است که نقش اصلی تربیت جنسی در دوران کودکی و ایجاد عادات مناسب به عهده پدر و مادر است. در این زمینه والدین باید خود آموزش های لازم و روشن تربیت را بیاموزند و به آن ها کمک شود تا برای پاسخ گویی به سوالات جنسی و زیستی از طریق رجوع به کتب مناسب و متون مذهبی آمادگی یابند.
باید دانست که آموزش زودرس، شتاب زده و ناشیانه مسائل جنسی به کودکان همان اندازه آسیب زاست که این آموزش ها با تاخیر، پنهان سازی و یا نادیده گرفتن همراه باشد.
این بر عهده پدر و مادر است که در طول مدت رشد و طی ماه ها، هفته ها و سال ها در پیشامدها و شرایط خاص، متناسب با رشد کودک، از طریق آموزش اتخاذ مواضع، نشان دادن کار و برنامه، نکات لازم را به فرزندان شان تفهیم کنند. مسلم است اگر والدین به سوالات کنجکاوانه جنسی کودکان واکنش نشان دهند، خطر انحراف نسبت به مسائل جنسی کاهش خواهد یافت.
پاسخ به سوالات جنسی کودکان
نکته ظریف در این مورد این است که والدین در پاسخ به پرسش های جنسی کودکان با مشکلات زیر روبه رو هستند:
1. شرم و حیا
2. حقایق را میخواهند بگویند، ولی از شیوه درست آن بی خبرند.
3. برخی وحشت دارند که پاسخ ها برای کودک بد آموزی داشته باشد.
موارد فوق باعث میشود برخی والدین از پاسخ گویی طفره بروند و یا پاسخ را به یک دیگر ارجاع دهند و یا چنین بیان کنند که :« هنوز خیلی کودکی، وقتی بزرگ شدی خودت میفهمی». پیام این گونه پاسخ ها این است که این موضوع خارج از محدوده و تابو است، ولی بچه ها متوجه این بی میلی والدین میشوند. والدین نیز نگرانند مبادا که اطلاعات جنسی برای تجربه جنسی استفاده شود. در حالی که تحقیقات نشان میدهد، در هر حال کودک و نوجوان به طرق مختلف این پاسخ ها را دریافت خواهد کرد.
سوالات جنسی کودکان یک امر طبیعی است و هرگز طفلی را نمیتوان به خاطر این سوالات مورد تحقیر و سرزنش قرار داد. نوع سوالات کودکان معمولاً در رابطه با آفرینش خود، در مورد کیفیت پیدایش و در مورد کیفیت به دنیا آمدن خود است.
سوالاتی از قبیل: « مرا از کجا آوردی؟»« نوزاد از کجا میآید؟»«من کجا بودم؟»
این سوالات نشان دهنده انحراف جنسی نیست، بلکه حاکی از « کنجکاوی»، « جلب توجه» و « وقت گذراندن» است.
سن 4 ـ 3 سالگی سن سوال و جواب است و سوالات جنسی اغلب از این سن شروع میشود. در پاسخ به این سوالات باید همواره این نکته را توجه داشت که روند آموزشی کودکان باید تدریجی باشد و نباید همه جزئیات را یک باره در اختیار او قرار داد. باید پاسخ به سوالات آن ها کوتاه و ساده باشد. برای ارضاء کنجکاوی این بچه ها باید حداکثر به دو یا سه جمله قناعت کرد.
گاهی هم پیدا کردن منشاء کنجکاوی کودک نیز مفید است، مثلاً ،آیا در « تلویزیون چیزی دیده؟» «آیا معلمش حامله است»؟« آیا دوستش چیزی گفته»؟ دانستن منشاء کنجکاوی، کار پاسخ دهنده را آسان تر خواهد کرد.
در سن 4 - 3 سالگی، کودکان اصرار به محرمانه داشتن بدن خود دارند و نمیخواهند لخت و عریان شوند،و از این که دیگران او را ببینند، احساس شرم می کنند. ضروری است والدین نیز این حالت را تقویت کنند تا به بی پروایی جنسی به ویژه در سنین بالاتر کشیده نشوند.
سن 6 ـ 5 سالگی، فعالیت هورمون های جنسی کم است، و لذا لازم است فقط به سوالات او پاسخ کوتاه و صحیح داده شود. در سن 7 سالگی، پسران نسبت به دختران ابراز علاقه میکنند اما این ابراز علاقه جنبه دوستی دارد نه جنسی ، بنابر این جای نگرانی نیست البته باید بستر آن ها از هم جدا شود.
برخی روان کاوان سن 12 – 7 سالگی را سن « اختفای جنسی» میگویند. پس برنامه جنسی باید با این اختفای تمایل جنسی هماهنگ باشد و از هر گونه عمل مهیجی که باعث تحریک جنسی میشود باید پرهیز کرد.
در پاسخ به سوالات جنسی کودکان موارد زیر را باید مد نظر قرار داد:
1. باید به خاطر داشت که آموزش در این زمینه باید تدریجی باشد و لازم نیست همه جزئیات را یک جا در اختیار او قرار داد. در واقع از شرح و بسط بی مورد باید پرهیز کرد.
2. از دروغ گفتن در پاسخ ها خودداری کنیم.
3. پاسخ ها درست و با خرافات همراه نباشد.
4. پاسخ به سوالات با زبان ساده و قابل فهم صورت بگیرد.
5. اقناع کننده باشد.
6. متناسب با سن و درک کودک باشد.
7. پاسخ ها همراه با شوخی، مسخره کردن و هرزگی نباشد.
8. شیوه بیان به گونه ای باشد که اعتماد طفل را به صحت آن جلب کند و او حساس کند که مطلب را سرهم بندی نکرده اید.
9. بر خود تسلط داشته باشیم. بدین معنا که برخود مسلط بوده، بگذاریم کودک سوال خود را به طور کامل مطرح کند.
10. شنونده ای خوب باشیم. بدین معنا که بر خود مسلط بوده، بگذاریم کودک سوال خود را به طور کامل مطرح کند.
11. اگر احساس کردیم که هنگام گفتگو با فرزندمان چیزی را اشتباه گفته ایم. به اشتباه خود اقرار کنیم و سپس آن را اصلاح کنیم و بیان کنیم اطلاعات من درباره آن موضوع کم بود. الان که درباره آن مطالعه کردم واقعیت موضوع چنین است.
12. همواره این مساله را باید در پاسخ به سوالات جنسی مد نظر قرار داد که شرم و حیا تا حدودی لازم است و همواره باید از پاسخهای بی پروای جنسی خودداری کرد.
کمک به شکل گیری هویت جنسی
یکی از موضوعاتی که در تربیت جنسی در دوران کودکی از اهمیت خاصی برخوردار است، مباحث مربوط به جنسیت است. جنسیت چیزی بیش از جنس و هویت جنسی است و شامل درک چگونگی کارکرد بدن انسان، تولید مثل، روابط انسانی، مهارت های زندگی فردی، هویت جنسی و برخی دیگر از مسائل جنسی است.
در روابط با جنسیت، چه ما درباره آن با فرزندان مان صحبت کنیم یا نه، باید بدانیم روند غیر رسمی آموزش جنسیتی از همان لحظه تولد ایجاد شده است. نحوه برخورد والدین با فرزندان خود، نوع اسباب بازی ها، تماشای تلویزیون، بازی با هم سالان و موارد شبیه به این پیام هایی را به کودک در مورد هویت و نقش جنسی خود انتقال میدهند.
یکی از مسائلی که پدر و مادر در شکل گیری آن نقش موثر دارند" هویت جنسی" است. هویت جنسی مفهومی است که فرد از خود به عنوان یک مرد یا زن دارد. در واقع هر فرد تصویری که نسبت به زن یا مرد بودن خود دارد و احساس و برداشت او نسبت به این که زن یا مرد چگونه است، هویت او را میسازد.
هویت جنسی حداقل از دو عامل اساسی تشکیل شده است:
1. هویت حنسی:که در واقع جنسیت در هنگام تولد است، بچه ها معمولاً حدود 3 سالگی نسبت به هویت جنسی، یعنی دختر یا پسر بودن خود آگاهی مییابند. سوالاتی از این قبیل:"من که هستم؟" "آیا یک پسر هستم یا دختر؟" سوالاتی در مورد هویت جنسی است.
کودکان معمولاً از ویژه گی های ادراکی ـ اجتماعی(مثل مدل مو، طرز لباس پوشیدن، نوع اسباب بازی و ....) برای تشخیص پسر و دختر بودن خود استفاده میکنند.
2. رفتار جنسی:به آن دسته از رفتارهایی اطلاق میگردد که در هر فرهنگ مطابق با جنس افراد، از آن ها انتظار میرود(رفتار زنانه یا مردانه)، به عنوان مثال، در جامعه ما از دخترها انتظار میرود که هنگام بازی مودب و آرام باشند، اما در مقابل پسرها فعال تر باشند و نسبت به احساسات دیگران نیز حساسیت کمتری دارند.
در واقع هویت جنسی، با نقش جنسی ارتباط نزدیک دارد. مرد و زن هر کدام نقشی دارند و این هنجارهای جامعه است که مشخص میکند مرد و یا زن، در چه کارهایی مجاز و چه کارهایی غیر مجاز هستند. در این رابطه والدین نیز نقش الگویی دارند،باید احترام به زن را به نوجوان پسر آموخت و هم زمان با آن احترام به مرد را نیز باید به دختران آموخت.
پیش گیری از بیداری احساس جنسی پیش از موقع
بر خلاف اندیشه و مواضع فکری برخی از غربیان، نباید از پیش رسی بیداری جنسی کودکان استقبال کرد. این سخن بدان معنا نیست که بخواهیم کودک را در رابطه با اعضای وجودی خود غافل و جاهل نگه داریم، بلکه غرض این است که به زور تصنع و تحریک در او بیداری و به دنبال آن هوس و اشتهایی پدید نیاوریم.
بیداری نا بهنگام میل جنسی سبب اشتغال فکری کودک و توجه او به اموری میشود که در برنامه زندگی او پیش بینی نشده است. او در دنیایی است که باید با کسب آگاهی ها، فنون و مهارت ها، خود را آماده زندگی و سازگاری با طبیعت و جامعه سازد و باید ابتدا مقدمات لازم برای زندگی از قبیل خواندن، نوشتن و ... را به دست آورد سپس با این مساله آشنا شود.
بررسی های علمی نشان داده اند که بیداری نابهنگام جنسی، زمینه ساز بروز پاره ای از هوس هاس نادرست، عادات نامناسب و انحراف آمیزی چون حالت خود ارضایی، قرار دادن خود در معرض استفاده های جنسی و غریزی و بالاخره توسعه مفاسد و آلودگی ها است.
جلوگیری از احساس جنسی دو جنبه اساسی دارد. جنبه اول، مراقبت هایی است که والدین باید در رابطه با خود داشته باشند و جنبه دوم مراقبت هایی که در رابطه با فرزندان خود باید پیش بگیرند .
جلوگیری از احساس جنسی دو جنبه اساسی دارد. جنبه اول، مراقبت هایی است که والدین باید در رابطه با خود داشته باشند و جنبه دوم
مراقبت هایی که در رابطه با فرزندان خود باید پیش بگیرند که هر کدام به شرح زیر است:
· مراقبت والدین در رابطه با خود
مراقبت هایی که والدین در زمینه تربیت جنسی قبل از بلوغ باید در رابطه با خود داشته باشند تا بیداری نابهنگام جنسی صورت نگیرد،
متعددند. در واقع پدران و مادرانی که خواستار داشتن فرزند سالم در بعد جسمانی، روانی و اجتماعی هستند، لازم است که مراقبت هایی را
در روابط خود ملحوظ دارند که اهم آن ها عبارتند از:
1. در مناسبات جنسی: والدین لازم است مناسبات جنسی خود را از دید فرزندان خود اگر چه خرد سال باشند دور و محفوظ دارند.
2. در خواب و استراحت: در سنین تمیز(در حدود 6 سالگی) بهتر است اطاق کودکان از پدر و مادر جدا باشد، ولی به گونه ای که دور از دسترس
والدین نباشد، مثلاً مصلحت نیست که والدین در یک طبقه منزل، کودکان در طبقه دیگر آن باشند. محل خواب آن ها باید طوری باشد که والدین
با شنیدن صدای آن ها بتوانند خود را به بالای سرشان برسانند. بچه ها هم حق ندارند بدون اجازه وارد اطاق خواب والدین شوند، از همان
خردسالی باید آنان را عادت داد که در ورود به اطاق پدر و مادر در بزنند و اجازه بگیرند.
3. در شوخی ها و مزاح ها: در شوخی ها در حضور کودکان باید نکات و ضوابط اخلاقی رعایت شود.نباید تصور شود که کودکان خردسال از نوع
روابط و مفاهیم مزاح ها و شوخی ها سر در نمی آورند،گاهی نیز اطلاعات ناقص که از این طریق به دست میآورند میتواند باعث آسیب ها و
احیاناً بیداری نابهنگام جنسی آنان گردد.
4. رعایت پوشش: رعایت پوشش مناسب در نزد کودکان در خانه ضروری است،راحتی در خانه به این
مفهوم نیست که پدر و مادر باید مظهر
حجب و حیا باشند.
ایجاد حجب و حیا در فرزندان جنبه جدی تربیت جنسی است و نباید آن را کوچک شمرد.حجب و حیا نه تنها در فرهنگ ما، بلکه در بسیاری از
فرهنگ ها و دیدگاه های صاحب نظران دیده میشود."کوچتکف" نویسنده کتاب " روانشناسی تربیت جنسی" بیا میدارد:" پرورش حیاء در
کودکان همان تربیت صحیح احساس جنسی است" و " سایف" پزشک معروف روسی هم بیان میدارد:" حجب و حیا باقیمانده بربریت نیست،
بلکه حاصل پر ارزش فرهنگ و تمدن است."
5 . در تماشای فیلم:پدر و مادر در هنگام دیدن فیلم - به ویژه فیلم های ماهواره ای- باید کمال دقت را داشته باشند. والدین میدانند که
رسانه ها چه تأثیر مهمیبر پرورش جنسیت فرزندانشان دارند. در جوامع امروزی - به ویژه در غرب - که بسیاری از برنامه های رسانه ها به
روابط جنسی اشاره دارد، شاید متناقص به نظر آید که بخواهیم به بچههای خود بیاموزیم که مسائل جنسی خصوصی است. وسایل ارتباطی
الکترونیکی مانند:اینترنت اغلب ارزش ها و اخلاقیات والدین را تأیید نمیکنند؛ اما این واقعیت وجود دارد که رسانه ها در آموزش جنسی فرزندان
ما نقش فعالی دارند. از میان رسانه های مختلف، تلویزیون - به ویژه شبکه های ماهواره ای - بیش ترین تأثیر را در زندگی بچه ها میگذارد.
این وسیله تقریباً در همه خانهها وجود دارد و صفحه آن چشم و ذهن بچههای ما را روشن میکند و همواره در انتخابهای آنها تأثیر میگذارد.
تلویزیون هم میتواند دوستی جالب، هوشمند و سرگرم کننده باشد و هم دشمنی بسیار خشن که با پردهداری جنسی، چهرۀ واقعی زندگی
را دگرگون کند و ضد ارزش ها را ارزش قلمداد کند.
بسیاری از الگوها وعقایدی که از این فیلمها به ذهن کودکان نفوذ میکند، اخلاقی نیست؛ ممکن است فردی بزرگ سال که میتواند حقیقت
را از تخیل تمیزدهد، با دیدن صحنهای آن را خیالی تشخیص دهد؛ اما همین صحنه میتواند کودک ده سالهای را گیج کند و بذر باورهایی را در
ذهن او بپاشد و به روابط آینده او آسیب رساند.
بنابراین باید در تماشای فیلم های ویدئوئی، مراقب بود که محتوای آن برای سن فرزندان مناسب باشد.
برنامههایی را که کودکان تماشا میکنند باید کنترل کرد، آن ها را با نگاه انتقادی دید. برای تلویزیون یک تماشاچی فعال باشید و جواب آن ها را
بدهید. وقتی بچه ها میبینند که شما نسبت به محتوای برنامه ها دیدی نقادانه دارید، آن ها نیز ممکن است این دید را پیدا کنند.
· مراقبت والدین در رابطه با فرزندان
در رابطه با مراقبت هایی که والدین در رابطه با فرزندان باید داشته باشند این است که احساس شهوانی بیموقع بیدار نشود و رفتار فرد به
عادت نا پسند جنسی منجر نشود، متعدد هستند از جمله:
1. در شستشو وتطهیر:به عنوان مثال مادردرحین شستشو نباید زیاد به دست کاری کودک بپردازد، و در سن سه یا چهارسالگی، وظیفه
استحمام پسران بهتر است بر عهده پدر باشد. درمجموع شستشوی کودکان پس از دفع و مراقبت از بهداشت او در دوران کودکی خود عامل
مهم و اساسی، در پیشگیری از بیماری ها و کمک به بهداشت جنسی کودک است.
2. درپوشش ولباس:از سنین 3 سالگی به بعد باید لباس کودک به نوعی حاکی از جنسیت او باشد، لباس های او چسبان وتنگ نباشد.
لباس های زیر، زبر نباشد زیرا باعث تحریک و خارش بدن او میشود.
3. در ختنه:انجام ختنه از همان هفته اول تولد و در برخی منابع تا پایان ماه اول توصیه شده است. رعایت این امر سبب احساس درد کمتر،
جوش خوردن زخم به صورتی سریع تر، و سبب حفظ سلامت و پیشگیری از بروز پارهای از بیماری ها و عوارض است.
4. در بازی ها:بهتر آن است که بازی ها در حضور والدین و در معرض دید آنان باشد، تا اگر خطائی اخلاقی توسط کودکان در بازی صورت گرفت
والدین آن را تذکر دهند. بازیهای افراد بالغ با کودکان به ویژه در رابطه با جنس مخالف باید زیر نظر و تحت مراقبت باشد.
5. در خواب و استراحت:برنامۀ کودک را باید طوری تنظیم کرد که او همیشه یک ساعت زودتر از شما بخوابد. باید او را عادت داد که تا خسته نشده، وارد بستر نشود. صبح ها پس از بیداری در تخت خواب نماند، به پشت بخوابد، دست ها از پتو بیرون باشد که لحاظ این امور نوعی مصون سازی او از وسوسهها است.
6. در دستکاریها و لمسها:ضروری است به کودک تفهیم شود که درست نیست که او بدن خود را دست کاری کند و یا دیگران حق ندارند به بدن او دست بزنند. این وضع باید به تدریج و آرام و بدون هیچ گونه تهدیدی صورت گیرد.
بچه ها گاهی با آلت تناسلی خود بازی و دستکاری میکنند، در این سنین لازم نیست آن ها را برای این کار تهدید یا تنبیه کرد. بلکه هر بار که سرگرم آن است باید به آرامی او را از این امر باز داشت. با صمیمیت و دوستی دست او را میگیریم و میگوئیم من دوست ندارم تو این کار را بکنی. البته بجا است که دست او را به اسباب بازی یا شیئی مشغول دارند که به خود نپردازد. در معاشرت ها دختر و پسر، در سنین خردسالی نباید آن ها را از هم جدا کرد، ولی هنگامیکه طفل به سنین تمیزرسید این جدایی لازم است.
7. در نوازش ها:نوازش های مادران با کودکان خردسال باید تحت ضابطه باشد. بازی و نوازش دراطراف دستگاه تناسلی کودک اگر چه او بسیار خردسال است برای کودک مسأله آفرین می شود. او امروز از آن لذت میبرد؛ ولی فردا ممکن است گرفتار و اسیر آن شود و هنگامی که این لذت در او تثبیت شد امکان ترک آن وجود نخواهد داشت.
خانم ها در سطوح اجتماعی با هم رقابت می کنند و معیار برنده شدن آنها معمولاً توسط سایرین تعیین می شود و نتایج آن کاملاً شخصی و ناملموس است. خانم ها معمولاً با خصوصیاتی که خودشان هیچ کنترلی روی آن ندارند قضاوت می شوند: چیزی که خودشان خلق نکرده اند و خارج از وجود آنها است مثل وضعیت ظاهری. موفقیت آنها مبنی بر اعتباردهی بسیار ذهنی، متعصبانه و ظاهری سایرین می باشد. او قادر نیست تحمل کند که نمی تواند رقیبش را شکست دهد چون هیچ چیز دست هیچکدام از آنها نیست و دست سایرین است. اما چطور می توانید از بقیه خانم ها زیباتر باشید وقتی تصمیم با نظر دیگران و براساس دیدگاه آنها نسبت به زیبایی است.
چطور می توانید ترجیحات و علایق شخصی دیگران درمورد یک اندام یا شکل خاص، یک رنگ چشم خاص یا رنگ مو را تغییر دهید؟ چند نفر لازم است بگویند شما زیبا هستید تا بتوانید آن را باور کنید؟ خانم ها برای به دست آوردن توجه آقایون با هم رقابت می کنند و طوری برخورد می کنند که انگار این توجهات و تحسین ها اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را بالا می برد. خانم ها سعی می کنند جذاب تر از بقیه لباس بپوشند و اندامی زیباتر بسازند.
خانم ها به طور غریزی می دانند که وقتی نوبت به رابطه جنسی می رسد مردها هیچ قدرتی ندارند. آنها می دانند که اگر یک رابطه بدون هیچ رابطه جنسی بین مرد یا زنی وجود داشته باشد، 90 درصد به این دلیل است که زن نمی خواهد رابطه داشته باشد نه برعکس. اکثر خانم ها فکر نمی کنند که مردها بتوانند به خاطر تعهد، عشق و وفاداری که به یک زن دارند، چه از نظر روانشناسی و چه بیولوژیکی دربرابر قدرت جنسی یک زن دیگر مقاومت کنند.
زن ها آنقدر درگیر به دست آوردن توجه مردها هستند که بینش روانی، فکر و احساسی برای تغییر فضای اجتماع که باعث می شود اعتماد به نفسشان پایین بیاید را پیدا نمی کنند. زن ها فکر می کنند مردها در روابط جنسی خود بی قید، بی وفا، دروغگو و خائن هستند اما آنچه که بیشتر خانم ها می خواهند بفهمند این است که تحقیقات نشان می دهد احتمال بیشتر وجود دارد که مردها با بهترین دوست، خانواده، فامیل همسرشان که دوستش دارد و به او احترام می گذارد، رابطه جنسی داشته باشند. یکی از دلایل موفق بودن مردها در خیانت این است که زن ها این اجازه را به آنها می دهند چون در حال رقابت با هم هستند.
زن ها باور دارند که اگر از نظر ظاهری بهتر باشند، از بقیه خانمها بهتر هستند. در تبلیغ یک قرص لاغری زنی گفته بود که من الان خیلی لاغرتر از زنی هستم که شوهرم به خاطر او من را ترک کرد. این جمله باعث می شود فکر کنیم که او تصور می کند به خاطر چاقی حقش بوده که شوهرش ترکش کند. هدف او برای کم کردن وزنش این بوده که لاغرتر از زنی شود که شوهرش به خاطر او ترکش کرده است. اوبه جای اینکه به فکر خیانت همسرش باشد، با زن مقابل رقابت می کرده است. هدف آن زن برای کم کردن وزنش ارتقاء وضعیت سلامتی یا بالا بردن اعتماد به نفسش نبوده، بلکه این بوده که لاغرتر از رقیبش شود. این تبلیغ به زن ها می گوید که برای اینکه بتوانند عشق و وفاداری همسرشان را داشته باشند باید فلان شکل باشند. مهم نیست که برای مرد آشپزی می کنید، بچه هایش را بزرگ می کنید، و از رویاها و جاه طلبی هایش حمایت می کنید، چیزی که در یک رابطه خیلی مهم است این است که از نظر ظاهری جذابیت لازم برای در خانه نگه داشتن شوهرتان را داشته باشید یا نه. یک تصور وجود دارد که می گوید خیلی طبیعی است که مرد وقتی دیگر از نظر جنسی کششی به همسرش ندارد، به او خیانت کند. خیلی خانم ها باور دارند که اگر به اندازه کافی جذاب نباشند اشکالی ندارد اگر شوهرشان به آنها خیانت کند و به او حق می دهند.
دیدگاه زن از ارزش فردی بیرون از خود او و در ذهن سایرین شکل می گیرد و این بر نظر درونی او درمورد ارزش خودش بعنوان یک انسان تاثیر می گذارد. زن ها به طور غیرمستقیم با سایر زن ها رقابت می کنند چون یاد نگرفته اند که امیال، احساسات و اهداف خود را به شکل واقعیت های فیزیکی و ملموس تشخیص دهند. وقتی خانم ها یاد بگیرند که نمی توانند به جای بچه ها و شوهرشان زندگی کنند دست از متنفر بودن از همدیکر برمی دارند و بر استعدادها و ویژگی های خاص و منحصربه فرد خودشان متمرکز می شوند.
چرا خانم ها از هم متنفر هستند؟
1. زن ها احساس می کنند که بهترین زمان بیولوژیکی آنها محدود است و می توانند خیلی راحت با یک زن جوانتر و زیباتر جایگزین شوند.
2. زن ها فکر می کنند که زن های دیگر وفاداری جنسی همسرشان را کنترل می نمایند.
3. زن ها فکر می کنند که درجه زیبایی ظاهری آنها به شانس بستگی دارد نه چیزی که در کنترل خود آنها باشد.
4. زن ها فکر می کنند که بقیه زن ها می توانند چیزی که خیلی برای به دست آوردن آن تلاش کرده اند را بااستفاده از زیبایی خود از چنگشان در بیاورند چون مردها با زیبایی آنها افسون خواهند شد.
5. زن ها فکر می کنند که بقیه زن ها قابل اعتماد نیستند. آنها خیلی غیبت می کنند، دو رو هستند و مردتان را جلوی رویتان می دزدند.
6. زن ها فکر می کنند که بقیه زن ها توجه دیگران به آنها را می دزدند.
7. زن ها از نظر روانشناسی با بقیه زن ها در رقابت هستند تا جذاب تر به نظر برسند.
8. زن ها به طور ناخودآگاه فکر میکنند که اگر شبیه زنی دیگر به نظر برسند، می توانند زندگی او، جواهراتش و شوهرش را به دست آورند و مردم با همان تحسین و تمجید به او نگاه می کنند.
نکاتی که ارزش فکر کردن را دارند:
· شما هیچوقت نمی توانید کاری کنید که مردتان به زن های دیگر نگاه نکند یا آنها را تحسین نکند. آیا فکر میکنید که آن زن دیگر به خاطر اینکه زیباتر است ارزش انسانی بالاتری نسبت به شما دارد؟
· شما بیش از جسمتان هستید. ببینید چه استعدادها و مهارت های منحصربه فردی دارید؟
· اینکه دیگران درمورد شما چه فکری می کنند دست شما نیست. وقتی این واقعیت را قبول کردید که هیچ کنترلی بر افکار دیگران نسبت به خودتان ندارید، آنوقت می توانید زندگیتان را آنطور که می خواهید شکل دهید.
· با هیچکس جز خودتان نمی توانید رقابت کنید.
· تنها کسی که روی او کنترل دارید خودتان هستید.
· آنچه در دیگران جستجو می کنید را در خودتان به وجود بیاورید. لازم نیست برای اینکه با یک پزشک ازدواج کنید، خودتان دکتر شوید.
· شما مهمترین انسان در کل جهان هستید و باید زیبایی درونی و بیرونی خود را بشناسید. چرا باید کسی بیشتر از آنچه که خودتان، خودتان را دوست دارید و احترام می کنید، شما را دوست داشته باشد و به شما احترام بگذارد.