مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.
مشاوره خانواده  -  مشاوره  تحصیلی

مشاوره خانواده - مشاوره تحصیلی

خواهشمند است ما را از ارائه نظرات گرانبارتان محروم نفرمایید.

خدای من، ببخش مرا

خدای من، ببخش مرا که دلم گاه می گیرد و ماوایی جز تو ندارم که با وی در میان بگذارم. ببخش مرا که از خیلی چیزها آزرده می شوم و تنها به تو می گویم. ببخش مرا که توان شکر ندارم که آن همه خیر که به من بخشیدی را شکر گزارم. ببخش که نمی توانم آن گونه که شایسته است به واسطه اینکه پای درد دلم می نشینی و تک تک کلماتم را می خوانی، برایت کاری انجام دهم.

خدای من، چه شیرین است درد دل کردن با تو که مرا می فهمی، درک می کنی و خارج از محدوده احکام و سنتها و عرفها برایم چاره می اندیشی که آنچه تو به من عطا می کنی زیباتر است از همه آنچه که می خواهم.

خدای من، مرا ببخش، زیرا هیچ گاه فکر نمی کردم تو بسیار صبور تر از همه کسانی هستی که روزی با آنها درد دل می کردم و به همین اشکهای روان سوگند، تو از همه رساتر پاسخم می دهی. ببخش مرا که وجود لحظه به لحظه ات را در زندگیم احساس نمی کردم. اما اکنون باور دارم و ایمان دارم که مرا می فهمی، بیشتر از هر کس دیگری. گویی اکنون کنار من نشستی و به من لبخند می زنی.

خدای من، می دانم. می دانم که تو مرا بیشتر از این آدمهای رنگارنگ دوست می داری و می دانم دلسوز تر از همه آنهایی. تو را قسم به شهیدانت، این احساس زیبا را، این دل نازک را، این صدای محزون را از من نگیر و توانم بخش، بغض هایم را، فقط در همین تنهایی هایم بشکنم تا کسی آزرده خاطر نگردد. و این اشکها را فقط در پیشگاه تو و در تنهایی بریزم، مبادا دلی بگیرد.

خدای من، به آنها که طعم شیرین عشق را در زندگی چشیده اند بهترین هم زبان را عطا فرما. کسی که یاد تو را در دلشان بیندازد و راه تو را به آنها نشان دهد.

خدای من، مگذار دلی شکسته و محزون از دوری یار گردد که تو بسیار مهربان و دلسوزی.

خدای من، تو را شکر می کنم که هنوز دردی دارم که با آن گه گاه دلم را صاف کنم و هنوز دل شکسته ای برایم باقی است که نغمه جان بخش تو را احساس کند.

خدای من، اینجا بسیارند کسانی که بی بهره از عشق، آن را تکذیب می کنند و مدام تیشه بر قلبهای زخمی می زنند. اینجا بسیارند کسانی که به نام دین، همه را از دین زده می کنند و در خلوت به چیزی جز عقده های چندین و چند ساله نمی اندیشند.

خدای من، به تو پناه می آورم از همه این اسلام نمایان متعصب، که جز دلسرد کردن، چیزی نیاموخته اند. اینان که به نام مقدسات به هر گند و کثافتی دست می زنند و به نام امر الهی، بسیاری از بندگانت را آزرده خاطر می سازند.

خدای من، سپاس تو را به خاطر این جملات که تک تکشان را تو از پیش به من آموخته بودی. به خاطر تمام سخنانی که بر زبانم جاری است و ندایی آسمانی که هر لحظه صدایم می زند.

تو را سپاس که باز هم دم تنهایی من بودی.

مهمترین نکاتی که قبل از یادگیری زبان انگلیسی لازم است بدانیم

با نام صاحب جلال و کرم ،عالم مطلق

  مقدمه
یکی از اهداف مورد نظر در خصوص نوشتن این مقاله،  درک  بهتر   پایه و اساس نکات و تکنیکهای موجود، جهت یاد گیری مکالمه ی زبان خارجی/ انگلیسی میباشد.  قصد و نیت این نیست که نسبت به برتری این نکات مجاب شویم، بلکه، به هیچ وجه نباید مُهر برتری بر روی این متُدها و تکنیکها  زده شود.  امید این است تا بدینوسیله، ایده های تازه ای بدست آوریم و با کمک آنها، متُدها و تکنیکهای خودمان را پیدا کرده تا در یادگیری مکالمه ی زبان خارجی/ انگلیسی، از آنها استفاده نماییم.

حقیقتی تلخ
در برخی از کشورهای در حال توسعه، مسئولین ذیربط،  یادگیری مکالمۀ زبان خارجی را در آموزش دستور زبان می دانند.  در   حالی که دستور زبان بحثی است کاملا جداگانه.  در واقع، بر خلاف آنچه تا به حال آموخته ایم، این مکالمه است که غیر مستقیم ما را  با دستور زبان آشنا می کند.
اینک فرصتی پیش آمده تا توسط نکات ذیل، جهت یادگیری مکالمۀ زبان، راهنمایی شویم.  اگر در یادگیری مکالمه، مصمم هستیم، این نکات را با دقت مطالعه نماییم و از همه مهمتر، تا آنجا که در توانمان هست، به آنها عمل کنیم.  خواندن تنها، به معلومات اضافه میکند، اما مکالمه...؟؟؟

ایجاد محیطی آرام 

  • جهت ایجاد محیطی آرام، سعی کنیم قبل از شروع مطالعه و یا انجام تمرینات مکالمه ی زبان خارجی/ انگلیسی ، ذهن خود را آرام کنیم.    
  • گوش دادن به یک موزیک ملایم، میتواند به طور موقت راه خوبی برای آرام کردن ذهن، از بین بردن افکار پریشان و استرس  باشد.  طبیعتاً این نوع افکار، مانع تمرکز در یادگیری و جذب مطالب جدید میشود.    
  • یک موزیک ملایم، متُد خوبی برای آرام کردن ذهن است، لیکن ممکن است برای همه مؤثر واقع نشود.  بنابراین، اگر متُد خاص خود را داریم، از آن استفاده کنیم.

به یاد داشته باشیم، هدف اصلی این است که بتوانیم به یک تمرکز نسبی دست پیدا کنیم. بنا بر این، سعی کنیم ذهنی آرام داشته باشیم.

نگران یادگیری نباشیم
 یادگیری، یک پروسه طبیعی و خودجوش در زندگی انسان میباشد.  هرگز از خود نپرسیم تا چه اندازه یاد گرفته ایم.  هر اندازه بیشتر در تمرینها تلاش کنیم به همان اندازه هم به اطلاعات و معلومات  ما افزوده میشود.  متاسفانه، یکی از موانع بزرگی که بر سر راه افراد زبان جو، خصوصاً بزرگ سالان ، می توان دید، ترس است.
اکثر زبان جویان، ترس از اشتباه کردن دارند.  ترس از اینکه مبادا سایر افراد فکر کنند آنها کُند ذهن، کُودن  و ...  هستند.  آنها حتی  از  یک   سؤال کردن ساده هم فرار می کنند، مبادا سؤالشان  احمقانه و یا بچه گانه باشد.
کُلّ این باورها،  اشتباه و زایده ذهن ما است. همۀ ما روزی یادگیری را شروع کردیم و تا زنده هستیم،این روند ادامه خواهد داشت.  پس به هنگام یادگیری مکالمۀ زبان خارجی/ انگلیسی ، نگرانی، ترس یا وحشت، نداشته باشیم.

اعتماد بین استاد و زبان جو

 اعتماد متقابل،  بین استاد و زبان جو، از اهمیت فراوانی برخوردار است.  اگر استاد از زبان جو بخواهد تا در زمینه ای فعالیت بیشتری کند و یا تمرینی را انجام دهد، باید این اعتماد را نسبت به زبان جو داشته باشد که تماماً،  مو  به  مو انجام خواهد شد.  از طرف دیگر، زبان جو هم باید به تواناییها و قابلیتهای استاد در زمینه زبان، اعتماد کامل داشته باشد.

تواناییها و قابلیتهای یک استاد خوب
الف - آگاهی از دیدگاه فرهنگی
زبان و فرهنگ به هم وابسته اند.  درک فرهنگ یک کشور، کمک بسیاری در یادگیری زبان آن کشور میکند.  پرنده ای را با دو بال تصور کنیم.  یک بال فرهنگ و دیگری زبان.  پرنده برای پرواز، به هر دو بال نیاز دارد!
ب - آگاهی از تلفظ صحیح لغات
تلفظ لغات به این معنا نیست که لهجه خود را تغییر دهیم.  بلکه لغات باید درست بیان شوند.  حال برای اینکه بتوانیم لغتی را درست بیان کنیم، نیاز به دانستن تکنیک تلفظ (
enunciation)، داریم. 
ج - آگاهی از تکنیک تلفظ (
enunciation)
برخی لغات در زبان خارجی  بسیار دشوار هستند.   به همین دلیل نیاز داریم تا دقیقاً بدانیم چگونه یک لغت را تلفظ کنیم.

اشاره به یک نمونه

سعی کنیم این لغت را تلفظ کنیم :

WORLD

 اگر تکنیک تلفظ این لغت را ندانیم، به احتمال قوی آن را شبیه به :
VORD
تلفظ کرده ایم!
 (تلفظی که در اینجا صورت میگیرد، سیستم آمریکایی است و نه سیستم  بریتیش).

قبل از اینکه ما سعی کنیم این لغت یا لغت‏های دیگر را تلفظ کنیم  باید  اول  با صداهای  حروف  انگلیسی  آشنا  باشیم.   در  اینجا  ما  صدای  w   را  داریم،  که اغلب   با  صدای  v   اشتباه  می شود.

صدای W  مانند  اووو  (OOO) ،در حالی که صدای v ما نند  ووو ((VVV  می باشد،
 (لغتهایی از قبیل  وقت، واقعه، وقفه ... را در نظر بگیریم، و فقط صدای اول را بکشیم)،

  ابتدا صدای w را می آوریم،
(اووو)
ooo

 صدای (اُ) o را به آن اضافه می کنیم،
ooo + o

 نهایتا با اضافه کردن واژه ی rolled تلفظ را ختم می کنیم.
wo + rolled

آرام  شروع  کنیم،  تدریجاً  به  سرعت  خود  بیافزاییم  تا  در  تلفظ  این  لغت  تسلط پیدا کنیم.

د - آگاهی به ضرب المثلها و اصطلاحات.                                                              
ﻫ - آگاهی به تکنیکهای مختلف برای بهبود بخشیدن به تواناییها.
                                                               
و - آگاهی به دستور زبان.

همانطور که اشاره کردیم، بهترین راه برای  یادگیری  دستور زبان،  مکالمه است.  بنابراین، انرژی  و  وقت خود  را صرف  یادگیری  دستور زبان  نکنیم.  همچنین خوب  است  بدانیم،  مدتی است که چندین دانشگاه  معتبر دنیا، بخشنامه هایی  برای کشورهای  در حال  توسعه  فرستاده اند  و  تاکید  کرده اند، " به  زبان جویان خود مکالمه یاد دهید  نه  دستور زبان.   زیرا آنها  پس  از  رسیدن  به  یک  کشور  انگلیسی  زبان،  خیلی  راحت آزمونهای  ورودی  به  دانشگاه  را  پاسخ  داده ‌ وارد  می شوند، ولی  در مکالمه،  با مشکل روبرو خواهند شد.   در حالی که دلیل این آزمونها،  سنجش مکالمه است  نه دستور زبان."
تا  به  امروز،  نتوانستم  درک  کنم  که  چرا  مسئولین ذیربط،  به  این   بخشنامه ها   پاسخ   مثبت  نداده،   و  هنوز  پا فشاری   در آموزش دستور زبان   دارند،  که  نتیجۀ  آن،  جزء  فقر  مکالمۀ  زبان،  در  بین  جوانان  نبوده  است.
 ز - نهایتاً، توانایی انتقال و تدریس مطالب  فوق الذکر،  (الف تا   واو)،  به زبان جو.

 به خارجی/ انگلیسی ، فکر کنیم
حتماً از خود می پرسید، اگر من می توانستم به زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری فکر کنم، دیگر نیازی به یاد گرفتن آن نبود!  با پوزش فراوان، باید به اطلاع برسانیم،  اینجاست که شما در اشتباه هستید.  زیرا اگر بتوانیم فقط یک لغت، به زبان خارجی فکر کنیم، در حقیقت یک گام برای رسیدن به این هدف برداشته ایم .
برای مثال، زمانی که به اطراف می نگریم، اسامی تمام اشیاء، بطور ناخودآگاه در ذهنمان شکل می گیرد.  طبیعی است که این شکل گیری،  به زبان  مادری خواهد  بود.
هر گاه که به یک کتاب نگاه می کنیم،  واژه کتاب در ذهنمان نقش میبندد.  اینک، این توانایی را داریم تا  این  عادت  را تغییر داده،  سعی کنیم  واژۀ  «
BOOK
»   را در ذهن خود ترسیم کنیم.
این تکنیک را شروع کنیم و پس از اینکه یک یا دو لغت را در ذهن خود از فارسی به انگلیسی تغییر داده، برآن مسلط شدیم، تدریجاً به لغات اضافه کنیم.  اگر کمی همت به خرج دهیم و بطور جدی این تکنیک را انجام داده، آن را ترک نکنیم،  در دراز مدت متوجه خواهیم شد که به آن زبان فکر می کنیم.

فکر کردن به زبان انگلیسی، به همین سادگی است.

خلاقیت
اگر فرد خلاقی هستیم، این بهترین موقعیت برای نشان دادن تواناییهایمان می باشد.  و اگر هم خلاق نیستیم، بهترین موقعیت برای تمرین است.
مشکل دیگری که اغلب زبان جویان با آن مواجه هستند، به غیر از ترس، نبودن در محیط می باشد.  با  کمی خیال اندیشی و تصور، می توانیم محیط مورد نظر را برای خودمان خلق کنیم.

توجه
 اگر هدف، بهره بردن  100%  از راهنماییهای ذیل باشد، نه تنها باید خود را بطور فیزیکی درگیر زبان کنیم، بلکه باید بطور روانشناسانه هم با این مسئله برخورد نماییم.  هدف  این  است  تا  محیطی  که  وجود خارجی  ندارد  را خلق کنیم،  تا شاید به کمک آن حس،  خود را در معرض یادگیری قرار دهیم.
 در ضمن، خیلی مهم است که  حداقل  روزی یک ساعت، به غیر از ساعات کلاسی خود، وقف تمرین تکنیکهای مکالمۀ زبان کنیم.

 چند نکته برای ایجاد محیط مورد نظر
1 - یک یا چند پوستر خارجی به دیوار اتاق آویزان کنیم، پوستر شهرها و یا  بناهای سمبلیک، مانند برج ایفل،  پل معروف سان فران سیسکو (
Golden Gate Bridge
)،  ساختمان پیزا  و ... ،   برای اهداف ما مناسب است.
2 - روزنامه، مجله و کتاب به زبان انگلیسی، خریداری کرده و سعی کنیم آنها را مطالعه کنیم، حتی اگر در ابتدا فقط یک خط یا یک پاراگراف باشد، پس از اینکه از مطالعه فارغ شدیم، آنها را مخصوصاً جایی قرار دهیم تا در نظرمان باشند،
3 - از برنامه های انگلیسی زبان، مانند (ب. ب. سی.)، (سی. ان. ان.)، فیلمهای زبان اصلی بدون زیر نویس و ... ، استفاده کنیم، هدف این تکنیک این است تا با تلفظهای مختلف و سرعت نرمال مکالمه آشنا شویم،

اخطار

مواظب فیلمهای زبان اصلی با زیر نویس فارسی یا انگلیسی با شیم.  قبل از هر چیز، اگر تصمیم به یادگیری مکالمۀ  زبان خارجی داریم، به هیچ وجه نباید به این زیرنویسها توجه یا اتکا کنیم.
از آنجایی که  اکثر این  ترجمه ها  یا  زیرنویسها،  توسط  یک  برنامۀ  نرم افزار  انجام می گیرد،   روشن  است  که  یک  برنامۀ  نرم افزار،   نمی تواند  اصطلاحات،  ضرب المثلها   و ...   را  درک  کند.   بنابراین،  این   نوع  ترجمه ها   و   زیر نویسها  را، کن لم یکن  به حساب  بیاوریم.
از همه عجیب تر این است که فیلم های زبان اصلی با زیر نویس انگلیسی  نیز مورد دارند.  به  این معنا که آنچه در زیر فیلم مشاهده  می کنیم،  با آنچه در دیالوگ  فیلم  بیان می شود،  فرق فاحشی با هم دارند که باعث گمراه شدن میشوند.
باید نتیجه گیری کرد که وقتی این قبیل فیلمها را تماشا می کنیم، فقط به معلومات، تکنیکها و متدهایی که از قبل آموخته ایم، اتکا کنیم و بس.

4 - اگر به رادیوی موج قوی دسترسی نداریم، به نوارهای انگلیسی زبان، (فرق نمی کند نوارها آموزشی باشد یا موزیکال)، گوش کنیم، این تکنیک، توانایی گوش کردن را قوت می بخشد.
5 - سعی کنیم سناریو های کوتاه بنویسیم و بعد آنها را در ذهن خود به نمایش در آوریم. برای مثال، از تخیلات خود استفاده کنیم و خود را در شرایط مختلف، در یکی از این کشورهای انگلیسی زبان تصور کنیم.   سپس مشکلاتی که خود خلق کرده ایم  و یا ممکن است بطور طبیعی بوجود بیاید را، با کمک معلومات، تکنیکها، متدها، راهنماییهای استاد و مهمتر از همه، غرایز شخصی خود، حل کنیم .   یک نمونه از این سناریوها می تواند به این صورت آغاز شود :   "اگر من واقعاً در یکی از این کشورها زندگی می کردم و نیاز داشتم برای خرید بیرون بروم، کجا می رفتم؟" ، " از چه شخصی سؤال می کردم یا کمک می خواستم؟" ،  "چگونه راه  خود را به مقصد مورد  نظر  پیدا   می کردم؟" ، "چطور آدرس می پرسیدم؟" ،  "به چه صورت احتیاجات خود را توضیح می دادم؟" ،  "تا چه اندازه به قوانین اینجا آشنا هستم؟" ، "چگونه باید به قوانین اینجا آشنا شوم؟"  ، "از کجا باید بدانم، از کدام محله ها باید دوری کرد، (چون در بعضی از ساعات آن محله ها امنیت ندارد)؟"   و ...  ،
سناریوهای زیادی رامی توان خلق کرد.  از زمانی که هواپیما را ترک می کنیم تا زمانی که وارد زندگی اجتماعی می شویم، می تواند سوژه ای برای سناریوی ذهنی باشد.  این تکنیک خوبی است که خود را آزمایش کنیم و ببینیم تا چه اندازه به زبان مسلط هستیم و یا بر عکس، به چه اندازه تمرین نیاز داریم.
راه های فراوانی برای ایجاد یک  محیط انگلیسی زبان  وجود دارد. فقط باید کمی خلاقیت به خرج داد.

سیستم آمریکایی با سیستم بریتیش فرق می‏کند!

 
توجه
هرگاه زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم انتخاب کردیم، خوب است بدانیم که دو سیستم اصلی در رابطه با زبان وجود دارد. یکی سیستم آمریکایی و دیگری سیستم بریتیش.  این دو سیستم شاید در نگاه اول شبیه باشند، اما اگر به دقت بنگریم، متوجه می شویم فرقهای بسیاری بین آنها می باشد، مانند تلفظها، اصطلاحات، ضرب المثلها، دیدگاههای فرهنگی و غیره...

بنابراین، پس از انتخاب زبان  انگلیسی، بین این دو سیستم، یکی را انتخاب کنیم  و تا  زمانی که به اندازه کافی تسلط پیدا نکرده ایم، آن را ترک نکنیم.  در غیر اینصورت با مسایل گیج کننده  و مشکل، در بین راه روبرو خواهیم شد، که حتی ممکن است ما را از ادامه یادگیری سرد کرده، باز دارد. 

در اینجا، به چند نمونه از لغتهایی که، بطور متفاوت، در این دو سیستم استفاده می شود می نگریم

 

سیستم بریتیش / سیستم آمریکایی

Apartment / Flat

Boy / Lad

Book / Diary

Bathroom / Water closet

Backpack / Rucksack

 پیشنهاد می کنیم که خودتان به وب سایتهای موجود در اینترنت رفته و از نزدیک این تفاوتها را مشاهده کنید.
برای شروع می توانید از این سایت استفاده کنید:
www.englishclub.8m.com
پس از اینکه وارد این سایت شدید، موضوع مورد نیاز خود را مانند تلفظ و یا... ،در قسمت ( (
searchوارد کنید.  

دو شرط بنیادی، جهت یادگیری مکالمۀ زبان انگلیسی

1 - درک آنچه می شنویم.
2 - نوشتن آنچه درک کرده ایم.

 هرگز سعی نکنیم مطالبی که میشنویم لغت به لغت ترجمه کنیم.  با توجه به توضیحاتی که قبلاً داده شده، این کار نتیجۀ مطلوبی نخواهد داشت.
سعی کنیم تا مفهوم موضوع بحث یا مطلب را،  با کمک معلومات، تکنیکها، متدها ، تجربیات شخصی و حدس، درک کرده، برداشت کنیم.
برای مثال، اگر جمله ای را که شنیده ایم یا خوانده ایم، از ترکیب 10 واژه باشد و ما فقط معنای 6  واژه را بدانیم، با اتکا به  منطق و آنچه آموخته ایم، معنای 4 واژۀ مجهول را حدس زده و نهایتاً با برداشت خود، به مفهوم جمله دست پیدا کنیم.  برای اینکه ببینیم آیا حدس و برداشتمان  از جمله صحیح بوده یا خیر، به فرهنگ لغت (دیکشنری)، مراجعه کنیم.
 برای رسیدن به این مرحله، و نهایتاً توانایی ارتباط برقرار کردن با اتبۀ  خارجی ، تکنیک ذیل را مطالعه نموده و به تمرینهای خود اضافه کنیم.
نوشتن دقیق آنچه را که می شنویم از اهمیت بسیاری برخوردار است.  مقصود از نوشتن دقیق این می باشد که، اگر لغتی را  متوجه نشدیم، حداقل صدایی که شنیدیم را به روی کاغذ بیاوریم.  حتی اگر آن صدا شبیه به وزوز زنبور باشد.
 بخاطر دشوار بودن این تکنیک، اغلب زبان جویان با بهانه ها و دلایل مختلف،  از آن دوری می کنند.  مثلاً می گویند که آنها خیلی سریع صحبت می کنند و مطالب، به هیچ وجه قابل درک نمیباشند و یا دلایل دیگر.
 قبل از هر چیز، ما باید درک کنیم که هیچ کس، هنگام صحبت کردن زبان مادری خود، سریع تر از حد نرمال صحبت نمی کند.  حتم داریم که اگر یک فرد خارجی زبان، صحبت کردن ما را بشنود، او نیز فکر می کند ما هم سریع تر  از حد نرمال صحبت می کنیم.
اینک با توجه به این نکات، اگر ما بطور جدی راهنماییهای استاد را  پیگیری  کرده،  دست  از  تمرین  بر  نداریم،  تدریجاً  آنچه  را که می شنویم برایمان قابل درک تر می شود.  همچنین اگر ما کمی همت به خرج داده، آنچه را که میشنویم به روی کاغذ بیاوریم و نزد استاد ببریم، او قادر خواهد بود ما را بیشتر راهنمایی کرده و مثلاً به ما  بگوید، آن  لغتی  که  بنظر صدای زنبور می داد، ترکیب دو واژۀ
DOES)     و    (HE بوده، که در زبان انگلیسی، صدای "دازی" را می دهد .

نتیجه می گیریم، این مشکلات، زمانی از بین می روند و ما درک بهتری از زبان پیدا می کنیم که قدم اول و دوم را برداریم. به این معنا که به آنچه می شنویم دقیق شویم و هر آنچه را که می شنویم بنویسیم و با کمک استاد مشکلاتمان را حل کنیم.  طبیعتاً ، پس از درک مطالب و توانایی نوشتن آنها، آماده هستیم تا از طریق مکالمه، به زبان خارجی / انگلیسی  ارتباط برقرار کنیم.
 فراموش نکنیم، یادگیری یک پروسۀ طبیعی و خود جوش می باشد.  پس نگرانی را از خود دور کرده، تمرینها و تکنیکهای ذکر شده را با ذهنی آرام انجام دهیم.

جهت انتقادها و پیشنهادهای خود با تماس بگیرید.

منبع: خانه ای برای زبان دوم شما
آرزوی توفیق و پیشرفت در اهداف مقدستان را،  از خداوند سبحان، آرزومندیم.

 

آنچه والدین باید درباره اینترنت بدانند


مجله اینترنتی فریا - از پری آفتاب (Parry Aftab)، مشاور حقوقی امور امنیتی، حریم خصوصی و فضای مجازی و حامی حقوق کودکان در نیویورک

دور از خطر نگهداشتن کودکان در اینترنت به این معناست که به آنها بیاموزیم کاربری هوشمند و مسئول بوده و به فضای مجازی مانند یک "بازی" نگاه نکند. اینجا توصیه‌هایی برای ایمنی اینترنتی در هر گروه سنی ارایه شده است که توجه شما را به آنها جلب می‌کنیم.

به فرزندان خود بیاموزید که:
• قبل از کلیک کردن به این فکر کنند که: با چه کسی در حال گفت‌وگو (chat) یا نامه‌نگاری هستند، در حال گفتن چه مطلبی هستند و از چه لحن و شیوه‌ای برا گفتن آن استفاده می‌کنند؟ آیا شخصی که در سمت دیگر این گفتگو قرار دارد متوجه شوخیهای آنها می‌شود؟
• قبل از واکنش نشان دادن به موضوع آنلاینی که موجب ناراحتی آنان شده است، میز کامپیوتر را ترک کرده و چند نفس عمیق بکشند.
• از شایعه پراکنی، همکاری در اذیت و آزار دیگران و دادن اطلاعات خصوصی و گفت‌وگوهای خودمانی در اینترنت خودداری کنند.
• قانون طلایی فضای مجازی را رعایت کنید: هرگز کاری را که در زندگی واقعی انجام نمی‌دهید، در اینترنت هم انجام ندهید.

خودتان هم موارد ایمنی را رعایت کنید:
• نرم‌افزار ضد spyware و adware را بر روی کامپیوتر خود نصب کنید.
• از سلامت و به روز بودن firewall خود اطمینان حاصل کنید.
• یک نرم افزار ضدویروس بر روی رایانه نصب کرده و آنرا به طور منظم به روز نمایید.

نکات ایمنی در سنین دبستان
زیر هشت سال
• از فناوری‌های فیلترینگ یا کنترل والدین parental control استفاده کنید. به جای فیلتر کردن سایت‌های "بد" هر موردی که با آن موافق نیستید را مسدود کنید.
• درباره اینکه آیا فرزندتان واقعا به داشتن یک آدرس ای-میل یا سیستم‌های پیام رسانی نیاز دارد، فکر کنید. اگر پاسخ مثبت است، تمام ارتباطات به غیر از فهرست گیرندگان و فرستندگان مورد تایید خود را فیلتر کنید و مراقب باشید که فهرست دوستانش، طولانیتر از رقم سنش نباشد و شما همه آنها را در زندگی واقعی، بشناسید.
• وب سایت‌های مورد علاقه آنها را در بخش نشانک یا Bookmark قرار دهید تا برای پیدا کردن آنها نام سایت را اشتباه تایپ نکرده و از سایت "بد" سر در نیاورد.
• از موتورهای جست‌وجوی کودکان مانند Yahooligans و Ask Jeeves استفاده کنید.
• زمان حضورشان در اینترنت را به نیم ساعت در روز محدود کنید، مگر اینکه در حال انجام دادن یک برنامه خاص درسی باشند.
• فعلا اجازه اسفاده از بازی‌های اینتراکتیو (interactive) مانند X-Box Live یا شبکه آنلاین (Playstation) را به آنها ندهید. در عوض به سایت‌هایی چون Toontown بروید.
• تا جایی که می‌توانید در کنارشان بنشینید و ببینید که در اینرنت به کجا می‌روند، چه چیزی برایشان جالب است و هر سوالی که فکر می‌کنید بپرسید و به تمام سوالات او پاسخ دهید.
• به آنها بگویید که قبل از فرستادن هر مطلبی اعم از مشخصات شخصی یا مطالب دیگر از طریق ایمیل، IM یا قرار دادن آن در بلاگ و وب سایت، نظر شما را جویا شوند.
• در اوغات فراغت به دنبال سایت‌های سالمی بگردید که بتوانید به او معرفی کنید. فهرستی از این سایت‌ها در WiredKids.org موجود است.

8 تا 10 سال
• اگر فرزندتان نمی‌تواند وارد سایت‌هایی که از طرف مدرسه معرفی شده یا سایت‌های مناسب با سن خود شود، میزان فیلترینگ کامپیوتر را کاهش دهید.
بعضی از وب سایت‌ها مانند MSN دارای این امکان هستند که هر صفحه برای باز شدن به اجازه والدین نیاز دارد و به این منظور ای-میلی به نشانی آنها می‌فرستد و در صورت پاسخ مثبت، صفحه را باز می‌کند.
• اگر سرویس پیام فوری یا IM را فعال کرده اید، فهرست فرستندگان پیام را به اشخاص آشنا محدود کنید.
• از یک برنامه ضد pop-up یا نوارابزاری مانند گوگل استفاده کنید.
برنامه ضد ویروس و منهدم کننده نرم افزارهای جاسوس را نصب و فعال کنید زیرا دانلودهای پر ویروس از همین سنین آغاز می‌شود.
• موتورهای جست‌وجو را تغییر نداده و همچنان از Yahooligans و Ask Jeeves استفاده کنید.
• مطمئن شوید که آنها به خوبی متوجه هستند چه اطلاعاتی قابل قراردادن در اینترنت هستند و کدام اطلاعات نباید در اختیار دیگران قرار بگیرند.
• گفت‌وگوی آنلاین را با آنها تمرین کنید تا بیاموزند با غریبه های حاضر در فضای مجازی چگونه برخورد کنند.
• درباره استفاده از نرم افزارهای نظارت فکر کنید. به این وسیله میتوانید آنچه انجام می‌دهند را بررسی کنید.
• علاوه بر تهیه Back up از فایل‌ها، برنامه ضد جاسوسی کامپیوتر را مدام چک کنید. ممکن است فرزندتان هنگام کار اشتباها آن را پاک کرده یا از کار انداخته باشد.
• گذشته از موارد درسی، زمان حضور او در اینترنت را با احتساب پیام‌ها و ایمیل‌ها به کمتر از 1 ساعت در روز محدود کنید.

اهمیت بازی برای کودکان

اجسام واسباب بازی(toys and materials)در اتاق بازی درمانی
در طول بازی درمانی هنگام برقراری ارتباط، برای همه احساسات معقول در اتاق بازی از کتاب یا اسباب بازی الکترونیکی باید اجتناب کرد.برای هدایت بازی بچه ها باید اقداماتی مفید و سودمند از قبیل کیسه رقص(bop bag)، سرنیزه تفنگ(dart gun)، دایناسور،رساندن پیام به بچه های عصبی و پرخاشگر استفاده کرد.(van fleet 1994)
پرخاشگری نامناسب یا رفتارهای مضر را به طرف رفتارهای پذیرفتنی راهنمایی کنید استفاده از بطری های کودکان،عروسکها و آشپزخانه به پرورش بیان کودکان پرخاشگر کمک می کند همچنین همبستگی بین اشکال و اثاث خانه اغلب برای بیان پی آمد خانواده استفاده می شود(land reth 2002).
در اتاق بازی علاوه بر جلوگیری از رهنمودهای مستقیم باید مهارتهایی از قبیل نواختن موسیقی، نقاشی مدادرنگی(crayon)نشانه گذار(markers) کاغذ، خاک رس یا ماسه استفاده کرد. بازیهای مختلف یا ساختمان و پول بازی می تواند اظهار نظر، مسابقه و همکاری را تسهیل کند.(land reth 2002)
یک اسباب بازی در صورتی می تواند به اتاق بازی افزوده گردد که برای بچه ها سالم باشد، مشوق ابراز بیان و احساسات و به تخیل آنها اجازه ابراز بروز دهد .(van fleet 1994)
البته نیازی نیست که اسباب بازی ماهرانه درست شده باشد.اسباب بازی و اجسام باید برگزیده باشند نه اینکه جمع آوری شده باشند.(land reth 2002,p.133)
مراحل بازی حسی حرکتی از نظر پیاژه
در بازی ،هوش، دانش جهان مادی، توانایی ارتباط با دوستان و بزرگان در بچه ها افزایش می یابد.
پیاژه در سال 1962بازی حسی و حرکتی کودکان و کودکان نوپا را شرح داد
کودکان در حدود شش ماهگی حریص،ماجراجو و بامزه هستند کودک شش ماهه یک توپ را بر اساس تجارب لذت بخش حرکتی هول خواهد داد و آنرا به حرکت در خواهد آورد. وقتی که کودکان بر مهارتهای حرکتی تسلط یافتند برای انجام بازیهای پیچیده بیشتر هماهنگ می شوند.
در نه ماهگی کودک یک توپ را هول می دهد، به دنبال آن سینه خیز می رودو توپ را می گیرد. همچنین اشیاء را نظم می دهد، اعمال محدودی را به همان طریق که عکس العمل آنها را می بیند به کار می برد. کودک با هول دادن اشیاء مختلف مثل چرخش توپ، فرفره(spin)و جغجغه(rattle) می فهمد که صدا ایجاد می کنند.
در حدود دوازده ماهگی کودکان بین اشیاء مختلف تفاوت قائل می شوند در این سن کودکان به توپ لگد خواهند زد،پرتاب خواهد کرد و جغجغه را تکان خواهد داد.
کودک نوپای دو ساله از اعمال اشیاء در جهان اجتماعی اطلاع پیدا می کند. یک کودک نوپا خواهد توانست یک فنجان(cap) را روی نعلبکی(saucer) قرار دهد قاشق در دهانش می برد، به بیان جهان رمزی خواهد پرداخت و نقش بازی خواهد کرد آنها ممکن است در مقابل پیشنهاد حرکت(stir)خیالی، نوشیدن را انجام دهند.(Bergen-1988)
کودکان به رفتار بزرگسالان واکنش نشان می دهند، اگر یک تاب به شدت هول داده شود فریاد کمک از بزرگسالان آشنای نزدیک خود خواهند خواست. کودکان در بازی با بزرگسالان مثل مخفی کردن سر و صدا زدن به کودک (peek aboo) ، کنش و حرکت با دیگران را فرا می گیرد.
بازی خواستن یا میل به بازی(pretend play)
وقتی توانایی تمرین رمزی کودکان توسعه پیدا می کند میل به بازی برجسته می شود نقشها در بازی هویت کودکان فرض می شوند.
در یک بازی اعضای خانواده از قبیل مادر، پدر و بچه های همسایه با وابستگی خودشان و خانه خودمانی جمع می شوند کودکان نقش شخصیتهای بزرگ از قبیل پرستار، شخصیتهای افسانه ای کتابها و تلویزیون مثل هی- من(he-man)یا زورو(zoro) و... را تقلید می کنند. بازی کودکان بیشتر قابل پیش بینی و محصور به تجربه زندگی خانوادگی است.(garvy 1984)
در کودکان بازیهای نمایشی اجتماعی پدیدار می شوند مثل بازی سوپر هرو(super hero) که یک شخصیت شجاع در بازی است که به دیگران کمک می کند.کودکان بزرگتر با واقع بینی، اشیاء را درک می کنند(fein-1981)
زوجها می توانند برای راحتی،طرحها و نقشه های اشیاء را بسازند یا آن را تغییر دهند. برای پیش دبستانی ها بازی با ساختار کنایه ای (نمادی)محبوب است آنها از ساختمانها، ماشینها و مردم نقاشی شده در ساختن مدلهایی که در موقعیتهای گوناگون تجربه کرده اند استفاده می کنند. در کودکان کودکستانی بازیهای حرکتی و بازیهای بی نظم و ترتیب (rough and tumlde play) از محبوبیت خاصی برخوردار است. بزرگسالان ممکن است از بازیهای کودکان نگران شوند بدین علت که ممکن است کودکان پرخاشگر شوند. والدین باید از کودکان در این گونه بازیها مواظبت کنند همچنین بچه هایی که در این بازیها شرکت می کنند ورزیده می شوند.
کودکان پیش دبستانی، پرخاشگری واقعی و غیر واقعی را از یکدیگر تمیز می دهند.(garvey-1984)
بازی همراه با قاعده (game with rules)
کودکان پنج ساله و بزرگتر به بازیهای رسمی علاقه مند می شوند، آنها بیشتر منطقی و اجتماعی فکر می کنند و ممکن است خودشان با یکدیگر بازی کنند. در این سن کودکان بیشتر از بازی همرا با قاعده استفاده می کنند.(piaget-1962)
سازمان اصلی بازیها عبارت است از قوانین صریحی که رفتار گروهی بچه ها را راهنمایی می کند. بچه ها در ملاقات اجتماعی و نیازهای عقلانی از بازیهای انعطاف پذیر استفاده می کنند. (مانند انتخاب دوست و دشمن در بازی)
کودکان در مورد نقشهایشان در بازی با یکدیگر گفتگو می کنند.(king-1986)
و همچنین آنها می توانند کلکهای بازی(stra tegies) و مهارتهای از پیش تعیین شده کلکهای بازی مثل بازی چکرز(checkers) را بیاموزند.
بعضی از بازیها به طور هوشمندانه قسمتهای مقدماتی برنامه آموزشی مدرسه را تحریک می کنند(kamii&devries,1980-kamii,1985)
نقش بزرگترها در بازی کودکان
راهبردهای عمومی زیر ممکن است برای مربیان و والدین مفید باشد.
1- به بازی کودکان اهمیت بدهید و درباره بازی با آنها صحبت کنید. بزرگان اغلب می گویند من طریقه کار کردن شما را دوست دارم، اما به ندرت می گویند من طریقه بازی کردن شما را دوست دارم.
2- با کودکان در موقع مقتضی مخصوصاً در سالهای اولیه بازی کنید. اگر بزرگترها به بچه ها توجه کنند و آنها را درگیر بازی کنند، بچه ها بازخورد با ارزش بازی را کسب خواهند کرد.
3- یک جو سرزنده و شوخ ایجاد کنید. مهیا کردن اصولی که بچه ها بتوانند کاوش کنند، و خودشان را در بازی وفق بدهند برای بزرگسالان امری لازم است.
4- در مواقعی که بازی ناگوار یا بی حاصل می شود، پیشنهاد یک پشتیبانی جدید، پیشنهاد نقش جدید و یا بازی جدیدی مثل بازی در محیط دیگر را برای کودکان فراهم کنید.
5- در بی خطر بودن بازی اطمینان حاصل کنید. حتی در بازی کودکان بزرگتر اغلب در مواقعی که کودکان نمی توانند این تعارضات را با یکدیگر حل کنند بزرگترها می توتنند به آنها کمک کنند.(Caldwell-1977)
بزرگترها باید بویژه برای کودکان بازیهایی که منجر به مشکل می شود را تشخیص دهند و تجهیزاتی برای سلامتی آنها فراهم کنند. و بالاخره بزرگترها باید کودکان را از خطرات پنهان رقابت فیزیکی آگاه سازند.
مراحل تحول بازی در کودکان
بازی کلید رفاه و آسایش هر بچه ای است. بچه ها در طول بازی درباره جهان و زندگی تجربه های زیادی یاد می گیرند. پیدایش خود به خودی یا فعالیت بی اختیار بچه ها یک معنی از بازی است. کودکان نقشهایی را که بعدها در زندگی بازی خواهند کرد در طول بازی تمرین می کنند.کارکردهای بازی عبارتند از افزایش ارتباط اعضا، رهایی از کشمش یا تنش، ترقی و توسعه ذهن و فکر، رشد اکتشاف ، افزایش شانس صحبت و سخنوری و افزایش فعل و انفعال کودک.(santrock-1994)
بازی کودکانه(از تولد تا دو سالگی)(infant play)
بازی حسی و حرکتی نوعی بازی رفتاری برای کودکان زیر دو سال است.کودک اشیائی را انتخاب می کند که به آنها واکنش نشان دهد مانند اشیائی که صدا یا جست و خیز را برای کودک ممکن می سازد. این اسباب بازیها موجب تبسم و خنده در کودکان می شوند. در بین سالهای اول و دوم کودک معنی و مقصود اشیاء را درک می کند. کودک در طی بازی این آگاهی های جدید را به یکدیگر ربط می دهند، اما اکثر رفتارهای آنها خنده آور است. کودک حیوانات را با نام های مختلف صدا می زند برای مثال یک کودک ممکن است به یک گاو بگوید اینک-اینک(oink-oink)
همچنین کودک در این سن وانمود به چیزی برای استفاده از اهداف دیگر می کند مثل استفاده از یک موز برای تلفن.و این شروعی برای بازی نمایشی می باشد.
بازی کودک نوپا( از سن دو تا چهار سالگی)(toddler play)
کودک درحدود دو سالگی شروع به راه رفتن می کند. آنها در این سن به اشیائی که بواسطه اشیاء دیگر می ایستند پی می برند. بنابراین در طی این فرایند کودک می تواند حوادثی را که به این سبک نمی تواند وجود داشته باشد را تقلید یا تصور کند. برای مثال کودک سه و چهارساله می فهمد که اسفنج واقعاً یک اسفنج است او می تواند آنرا یک قایق اسکی در میان یک دریاچه یا توپ بسکتبال میان سبد فرض کند.
پیش دبستانی(early school age) بین چهار تا شش سالگی
کودکان پیش دبستانی و کلاس اول ابتدایی به بازیهای خیالی می پردازند آنها همچنین به بازی گروهی علاقه نشان می دهند. بازیهای گروهی نسبت به بازیهای خیالی بیشتر دارای ساخت و مبتنی بر حقیقت هستند.
بازی گروهی معمولاً دارای قاعده و قانون است این قوانین به کودک اجازه می دهد تا استقلال و همکاری خود را با والدین توسعه دهد.از جمله بازیهای گروهی می توان به قایم موشک، دزد دریایی(red-rover) حلقه دور یک گل (ring-around-the-rosie) اشاره کرد
ترجمه محمد حسین آسوده

دل عجب تکه بی احساسیت ....

به اشکهایم نگاه کن!

به لحظه های سرد من و تو می خندد

همان نمک گیری که آشنای صورتک هاست

با من و تو . بی من و تو. فرقی ندارد . می خندد

می دانم در دلت می خندی

اما من ...

دلت را جمع کردم با وسعت دستانم

در حجم سبز نگاهم مثل همیشه

باز می گویم:

دل عجب تکه ی بی احساسی ست

دل عجب تکه ی بی احساسی ست

......

به اشکهایم نگاه کن!

انتظار را نفس نفس می زند!

و دلم مثل آن شقایق سهراب

آوازی ست که هرگز به گرد صدا نمی رسد ...

حیران و مبهوتم به این همه محبت

 سهم من آیا .. خاموشی ست؟؟

 بگذار هر چه هست بماند

نشکن لحظه های ناب مرا

 

غم ایستاده در چهارچوب در

-منتظر-

چرا نشسته ای

بیا

برخیز

تنهایی نزدیک ست...

  سرتاسر ما پر از تنهایی است:

من هیچ

تو هیچ

می دانستی هیچ؟!!

و عشق آن دورتر ها

می خواهد پادرمیانی کند ..

 و چه لبخند ملیحی ست عشق..

و ما...

....

خودم گفتم پیشتر از تو:

تنهایی ..

رنج بی نهایت

یعنی نزدیک خدا..

خدا چقدر تنهاست.در هجوم سوگندهای ما

اما من می دانم تنهایی راز بزرگیست

-و-

ترجمه به زبانهای آشنا

و رویا آغاز یک نگاه

یک نگاه هرگز تجربه نشده

چیزی میان خواب و بیداریست..

و پژواک این صدا

 -با گلوی شکسته ام-

 دواره دواره می رود

 

؛هرگز دلم را به عشق نفروختم؛

عشقت را ببخش.

 ارزشت را با مقایسه کردن خود با دیگران پایین نیاور ، زیرا همه ی ما با یکدیگر متفاوتیم.                                                                                      
اهداف و آرزوهایت را با توجه به آنچه که دیگران ، با اهمیت تصور می کنند ؛ تعیین نکن ، زیرا فقط تو می دانی که چه چیز برایت بهترین است .        
با زندگی کردن در گذشته یا آینده ، زیستن در زمان حال را از دست نده . حتی اگر یک روز در زمان حال زندگی کنی ، همه ی 
روزهای عمرت را زیسته ای .            
هنگامی که هنوز چیزی برای بخشیدن داری ، هرگز نا امید نشو .   
هیچ چیز واقعا به پایان نمی رسد تا لحظه ای که خودت دست از تلاش بر داری .     
از مواجه شدن با خطرات نترس ؛ زیرا بدین ترتیب فرصت می یابی که بیاموزی چقدر باید شجاع باشی .                                                                 
با گفتن این که :  یافتن عشق غیر ممکن است " مانع ورود عشق به زندگی خود نشو .                                                                                           
سریع ترین راه دریافت عشق ، بخشیدن آن به دیگران است .
 سریع ترین راه از دست دادن آن ، محکم نگاه داشتن آن است .
 رویاهای خود را رها نکن . بدون رویا بودن یعنی بدون امید بودن و نا امیدی یعنی این که هیچ هدفی نداری .                                                                     
باور کنید که لیاقت به دست آوردن آنچه را که در جست و جویش هستید ' دارید.

 منبع وبلاگ اعتماد

راز ذهن انسان

 خواب دیدن

اگر از ١٠ نفر بپرسید که خواب‌ها و رویاهاى انسان از چه تشکیل شده‌اند، احتمالاً ١٠ پاسخ متفاوت دریافت می‌کنید. علتش این است که دانشمندان هنوز سرگرم کشف این معما هستند. یک احتمال: خواب دیدن از طریق تحریک حرکت سناپس‌ها بین سلول‌هاى مغز، به تمرین دادن مغز می‌پردازد. یک نظریه دیگر این است که خواب‌هاى افراد درباره وظایف و هیجاناتى است که در طول روز به آن پرداخته و این فرایند می‌تواند به استحکام افکار و خاطرات کمک کند. به طول کلّى، دانشمندان توافق دارند که خواب دیدن در خلال عمیق‌ترین بخش خواب که حرکات سریع چشم (REM) خوانده می‌شود اتفاق می‌افتد.

٢- خوابیدن

می‌خواهیم درباره چیزى صحبت کنیم که بیش از یک چهارم عمر هر انسان صرف آن می‌شود. هنوز دلیل به خواب رفتن به صورت معما باقى مانده است. چیزى که دانشمندان می‌دانند این است که: خوابیدن براى بقاى پستانداران جنبه حیاتى دارد. بی‌خوابى فزاینده می‌تواند به تغییر خلق و خو، توهّم‌زدگى و در حالت‌هاى خاص، حتى به مرگ منجر شود. خواب داراى دو وضعیت است: حرکات غیرسیریع چشم (NREM) که در خلال آن، مغز فعالیت کم سوخت و سازى انجام می‌دهد و حرکات سریع چشم (REM) که در خلال آن، مغز بسیار فعّال است. برخى دانشمندان فکر می‌کنند که خواب NREM به بدن استراحت می‌دهد و شبیه خواب زمستانى باعث ذخیره انرژى می‌گردد و خواب REM می‌تواند به سازماندهى خاطرات کمک کند. البته این ایده هنوز اثبات نشده است و رویاهایى که در خلال خواب REM به وقوع می‌پیوندد همیشه ارتباطى به خاطرات ندارد.

٣- احساسات خیالى

تخیمن زده می‌شود که در حدود ٨٠ درصد حس‌هایى که در ناحیه اندام‌هاى قطع شده بدن وجود دارد مانند گرما، خارش، فشار و درد، برآمده از «اندام‌هاى گمشده» هستند. افرادى که این پدیده «اندام خیالی» را تجربه می‌کنند، حسى که دارند درست مانند این است که آن اندام جزئى از بدن آن‌هاست. یک توضیحى که در این مورد وجود دارد این است که عصب‌هاى ناحیه عضو قطع شده، ارتباط جدیدى با نخاع برقرار می‌کنند و به فرستادن علائم (سیگنال) به مغز ادامه می‌دهند، درست مانند هنگامى که عضو قطع شده سرجایش وجود داشت. احتمال دیگرى که داده می‌شود این است که مغز طورى برنامه‌ریزى شده است با بدن کامل کار کند. به عبارت دیگر، احتمال داده می‌شود که مغز، الگویى از یک بدن کامل با تمام اجزاء و اندام‌ها را در خود نگهدارى می‌کند.

٤- کنترل مأموریت

ساعت بیولوژیک بدن که در هیپوتالاموس مغز قرار دارد، برنامه‌ریزى فعالیت‌هاى بدن براى یک ریتم ٢٤ ساعته را بر عهده دارد. واضح‌ترین اثر این ریتم، چرخه خواب- بیدارى است امّا ساعت بیولوژیک بر روى دستگاه گوارش، دماى بدن، فشار خون و تولید هورمون‌هاى نیز تأثیر دارد. پژوهشگران دریافته‌اند که شدّت نور می‌تواند از طریق تنظیم هورمون ملاتونین، این ساعت را عق یا جلو ببرد. تحقیقات بر روى این که آیا مکمل‌هاى غذایى حاوى ملاتونین می‌توانند از خستگى پرواز ناشى از اختلاف ساعت جلوگیرى کنند یا نه ادامه دارد.

٥- خاطرات

انسان‌ها معمولاً برخى اتفاقات را به سختى فراموش می‌کنند، مثل اولین روز مدرسه یا نخستین ملاقات با همسر. سوال این است که این فیلم‌هاى سینمایى چگونه در ذهن انسان نگهدارى می‌شود؟ دانشمندان با استفاده از تکنیک‌هاى تصویربردارى از مغز در حال کشف سازو کار مسئول ایجاد و ذخیره‌سازى خاطرات هستند. یافته‌هاى کنونى نشان می‌دهد که ناحیه هیپوکامپوس که درون غشاء خاکسترى مغز قرار دارد می‌تواند به صورت جعبه خاطرات عمل کند.

٦- معما

خنده یکى از رفتارهاى انسان است که درک بسیار اندکى از آن وجود دارد. دانشمندان دریافته‌اند که در خلال یک خنده از ته دل، سه قسمت از مغز فعّال می‌شود: بخش تفکّر که به شما کمک می‌کند معنى شوخى یا جوک را درک کنید، بخش حرکت که به عضلاتتان دستور حرکت می‌دهد و ناحیه هیجانات که حس «شادی» را بیرون می‌کشد. امّا چیزى که هنوز ناشناخته مانده این است که چرا یک نفر به یک جوک احمقانه می‌خندد در حالى که فرد دیگرى موقع تماشاى یک فیلم ترسناک خنده‌اش می‌گیرد. به گفته یکى از پژوهشگران، خنده واکنشی است به ناهمخوانى و ناسازگارى (داستان‌هایى که از انتظارات متعارف پیروى نمی‌کنند). تنها چیزى که مشخص است این است که خنده حال ما را بهتر می‌کند.

٧- طبیعت درمقابل تربیت

در جدال دیرپاى مربوط به این که آیا افکار و شخصیت، توسط ژن‌ها کنترل می‌شود یا محیط، دانشمندان به شواهدى دست یافته‌اند که نشان می‌دهد پاسخ این سوال یکى یا هر دوى آن‌هاست! قابلیت مطالعه ژن‌هاى یک فرد، بسیارى از خصوصیات و ویژگی‌هاى انسان را نشان داده است که ما کنترل اندکى بر روى آن‌ها داریم و در عین حال، در بسیارى از زمینه‌ها، نشان داده شده است که تربیت، تأثیرى قوى بر این که ما که هستیم و چه می‌کنیم داشته است.

٨- میرائى

زندگى جاوید فقط در هالیوود وجود دارد ! امّا سوال این است که چرا انسان پیر می‌شود؟ همه ما با یک جعبه ابزار عالى به دنیا می‌آئیم که پر است از سازوکارهاى مقابله با بیماری‌ها، به نحوى که ممکن است فکر کنیم می‌تواند ما را در مقابل انواع بیماری‌ها محافظت کند. امّا با افزایش سن، سازوکار ترمیمى بدن از فرم خارج می‌شود. در واقع، مقاومت ما در برابر صدمات جسمى و استرس کاهش می‌یابد. نظریه‌هایى که در مورد علّت سالخوردگى انسان وجود دارد را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: ١) پا به سن گذاشتن مانند سایر ویژگی‌هاى انسان، ممکن است بخشى از ژنتیک انسان باشد که طبق برنامه‌ریزى خاصى اتفاق می‌افتد و ٢) در یک دیدگاه کمتر خوش‌بینانه، پا به سن گذاشتن، علّت خاصى ندارد و در نتیجه صدمات سلّولى که در طول زندگى به وقوع می‌پیوندد، پیش می‌آید. تعداد زیادى از دانشمندان فکر می‌کنند که علم نهایتاً پا به سن گذاشتن را به تأخیر خواهد انداخت و حداقل طول عمر را به دو برابر طول عمر فعلى خواهد رساند.

٩- انجماد

زندگى جاوید ممکن است واقعیت نداشته باشد امّا یک رشته جدید به نام کرایونیکس (Ceyonics) می‌تواند به برخى از انسان‌ها دو بار حیات اعطاء کند. در مراکز کرایونیکس، بدن انسان‌ها را پس از مرگ در خمره‌هایى پر از نیتروژن مایع در دماى منهاى ٧٨ درجه سانتیگراد قرار می‌دهند. ایده‌اى که وجود دارد این است که فردى که بر اثر یک بیمارى که فعلاً لاعلاج است فوت شده می‌تواند در آینده هنگامى که درمان آن بیمارى کشف شد، یخ‌گشایى و احیاء شود. هم اکنون بدن تد ویلیامز، بازیکن شاخص و معروف بیس‌بال در یکى از مراکز کرایونیکس در آریزونا منجمد شده است. البته فعلاً هیچیک از بدن‌هایى که بدین ترتیب منجمد شده‌اند احیاء نشده‌اند زیرا این فناورى هنوز به وجود نیامده است ولى دانشمندانى که در این زمینه کار می‌کنند امیدوارند در آینده به این فناورى دست یابند.

١٠- هشیارى و آگاهى

هنگامى که صبح از خواب برمی‌خیزید، متوجه می‌شوید که خورشید طلوع کرده است، صداى پرندگان را می‌شنوید و هواى تازه را برروى پوست صورت خود حس می‌کنید. به عبارت دیگر، هوشیار هستید. این موضوع پیچیده از دیرباز در جوامع علمى مطرح بوده است. اخیراً دانشمندان علم اعصاب، هشیارى را به عنوان یک موضوع پژوهشى واقعى مورد توجه قرار داده‌اند. بزرگترین معما در این حوزه توضیح این مسأله بوده است که چگونه فرایندها در مغز به تجربیات ذهنى می‌انجامند. تا کنون دانشمندان توانسته‌اند لیست بالا بلندى از سؤالات را تهیه کنند.

 

 www.livescience.com منبع  :

عروسک پارچه ای می گوید

                                                                  

·     اگر خدا برای یک لحظه یادش می رفت که من یک عروسک پارچه ای هسنم و به من یک ذره زندگی می بخشید ، احتمالا"هر چه را که به فکرم می رسید بر زبان نمی آوردم ، اما به هر چه می گفتم فکر می کردم .

·          هر چیز را نه به خاطر قیمتش ، که به خاطر معنایش ارزش گذاری می کردم .

·     کم می خوابیدم و بیشتر به رویا فرو می رفتم ، چون می دانم هر دقیقه که چشمانمان را می بندیم ، شصت ثانیه نور را از دست می دهیم .

·     وقتی دیگران توقف می کردند ، راه می افتادم .وقتی دیگران در خواب بودند ، بیدار می شدم . وقتی دیگران حرف می زدند ، گوش می کردم .

·     اگر خدا یک ذره زندگی به من عطا می کرد ، ساده لباس می پوشیدم ، دمر جلوی آفتاب دراز می کشیدم ونه جسمم را که تنها روحم را عریان می کردم .

·          به بچه ها بال می دادم ، اما می گذاشتم خودشان پرواز را بیاموزند.

·          به سالخوردگان می آموختم که مرگ با پیری در نمی رسد ، بلکه با فراموشی می آید .

چقدر من از شما آدمها چیز آموخته ام ...

·     آموخته ام که همه مردم می خواهند بر فراز بلندیها و کوهها زندگی کنند ، بی آنکه بدانند خوشبختی واقعی در شیوه بالا رفتن از سربالایی نهفته است و نه رسیدن به آن .

·     آموخته ام که وقتی یک نوزاد تازه به دنیا آمده ، برای اولین بار انگشت پدرش رادر دست کوچکش می فشارد ، او را برای همیشه گرفتار می کند .

خدای من ، من اگر قلب داشتم ....

·          یک روز نمی گذاشتم بگذرد ، بی آنکه به مردم بگویم عشق زیباترین هدیه خداوند است .

·     من خیلی چیزهاست که از شما آدمها یاد گرفته ام ، اما در واقع اینها کمکی به من نمی کنند ، چرا که وقتی مرا در چمدان تنهاییم ، در یک گوشه بگذارند ، خواهم مرد

                                                                                                 گابریل گارسیا مارکز

ارزیابى شیوه‌هاى نوین آموزش در دنیاى مدرن

امروزه با ورود به عرصه موسوم به مدرنیته، شاهد این واقعیت مى‌باشیم که تکنولوژى و مظاهر دنیاى کنونی، همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است و این تاثیرگذارى نه صرفا در روشها بلکه در ماهیت علوم نیز مى‌باشد. حقیقت این است که امروزه در تحلیل‌هاى نوین در ارتباط با سنت و تجدد، این امر اثبات شده است که تکنولوژى امر خنثاى بدون جهت نمى‌باشد بلکه خود داراى ذات بوده و دنیایى از فرهنگها، آداب، رسوم و منش‌هایى را به همراه مى‌آورد. این یک ساده‌اندیشى است که بگوییم مدرنیته و زندگى ماشینى کنونی، مانند ابزارى است که هم مى‌توان از آن خوب استفاده کرد و هم منفی. اگرچه این نتیجه‌گیرى در برخى مواقع و در یک نگاه سطحى و ظاهری، ممکن است درست باشد ولى در نگاه عمیق باید گفت فاصله گرفتن از سنت و غرق در تکنولوژى گشتن، فى نفسه داراى تاثیراتى است که دیگر نمى‌توان آن را خنثى و بى‌جهت دانست. آنچه موضوع نوشتار حاضر است، بررسى ارزشى در نفى یا اثبات نظریه فوق نیست ولى هدف این بوده که به مقوله تجدد و تکنولوژى نباید ساده نگریست. در نوشته حاضر، درصدد این هستیم که تاثیرپذیرى یکى از هزاران مقوله متاثر از مدرنیته را مورد بررسى قرار دهیم و آن امر آموزش مى‌باشد. امروزه در کشور نیز جلوه‌هایى از آن مثل تاسیس دانشگاه‌هاى مجازى و آموزش از طریق رایانه به چشم مى‌خورد. آسیب‌شناسى این روش نوین بسیار حائز اهمیت است که مى‌تواند در کنار بررسى‌ آفات این روش مورد توجه قرار گیرد. به نظر ما این شیوه نوین آموزش مجازی، به خصوص در دانشگاهها، اگرچه داراى ثمرات مثبت و قابل توجهى است ولى معایب اساسى نیز دارد که ذیلا بدان مى‌پردازیم؛ الف- فوایسد و وجوه مثبت 1- سرعت انتقال اطلاعات در زمان واحد، به چندین دانشجو 2- بهره‌ورى در صرف وقت و هزینه، استفاده از مطالب ارائه شده توسط استاد 3- اعطاى نوعى اختیار وآزادى به دانشجو در نحوه استفاده از مطالبو... ب- معایب 1- یکى از بزرگترین معایب این شیوه نوین آموزشى این است که دیگر دانشجو از حضور در کلاس و رویارویى با استاد بى‌نیاز مى‌گردد. استفاده از نفس استاد و آموزش حضورى محاسنى دارد که بر هیچ‌کس پوشیده نیست. تاثیرگذارى‌هاى صحبت حضورى و مستقیم از حیث تامین پیش‌زمینه‌هاى روانى تعلیم و تعلم امرى انکارناپذیر است. 2- وقوف و تسلط استاد بر تک تک دانشجویان در آن واحد، خود زمینه ارزیابى‌هاى واقعى را توسط استاد فراهم مى‌آورد و اینکه استاد هنگام تدریس با جمع کثیرى از دانشجویان که در کلاس حضور یافته‌اند، مواجه مى‌شود. این امر خود فى نفسه مى‌تواند علاوه بر ایجاد انگیزه در تدریس، در تداعى مطالب آموزشی، یارى‌گر استاد مى‌باشد. این نقاط مثبت در آموزش‌هاى مجازى وجود ندارد. 3- آموزش مهارت‌‌هاى عملى و غیر تئوریک فقط از طریق آموزش‌هاى سنتى و حضورى امکان‌پذیر است. تمرین‌هاى عملى دانشجو در کلاس و نظارتها و رفع نقص‌هاى عملى و مستمر استاد، نسبت به عملکرد دانشجو نیز فقط از همین طریق امکان خواهد یافت که آموزش مجازى نمى‌تواند به نحو کامل، عرض فوق را تامین سازد

دلتنگی‌های دانش‌آموز خودباخته

ترجمه مهتاب صفرزاده خسروشاهی: تعلیم و تربیت و معضلات و مشکلات مربوط به آن یکی از بحث‌انگیزترین مسائل در جوامع مختلف بوده و هست. دلایل این اهمیت را نیز می‌توان به نکاتی چون، لزوم تعلیم و تربیت صحیح نسل آتی، حساسیت و شکنندگی کودکان، نوجوانان و جوانان در مقابل مسائل مختلف؛ سرمایه‌گذاری دولتمردان جوامع برای دستیابی به موفقیت بیشتر با استفاده از تخصص نسل جوان؛ تأکید والدین به تعلیم و تربیت درست فرزندان؛ حرکت سرسام‌آور جوامع به سوی رشد و ترقی و بسیاری نکات ریز و درشت دیگری نسبت داد و درست به دلایل ذکر شده، «ترک تحصیل دانش‌آموزان» یکی از معضلاتی است که می‌توان آن را به دلایل مختلف آفتی برای ساختار آموزشی - پرورشی جوامع دانست. آن چه در پی می‌خوانیم، نتایج مجموعه پژوهش‌های پژوهشگران انجمن بین‌المللی مطالعات آموزشی (NEA) درباره دلایل ترک تحصیل دانش‌آموزان و راهکارهای جلوگیری از آن است. پژوهشگران انجمن بین‌المللی مطالعات آموزشی(NEA) طی یک بررسی گسترده و متمرکز طی سه سال بر روی 3 هزار و 500 دانش‌آموز آمریکایی دوره دبیرستان، به نتایج جدیدی درباره علل ترک تحصیل دانش‌آموزان این مقطع تحصیلی دست یافتند. دکتر «رگ ویور» (Dr.Reg weaver) سرپرست گروه پژوهشی درباره این تحقیق می‌گوید: «با بررسی 3 هزار و 500 دانش‌آموزان دبیرستانی در آمریکا و در کنار آن والدین، مربیان و همه افرادی که به هر نحو با امر تعلیم و تربیت دانش‌آموزان این دوره تحصیلی مرتبط هستند دریافتیم ترک تحصیل دانش‌آموزان دبیرستانی به عوامل متعددی وابسته است که در این بین نکته به عنوان شاخص‌ترین دلایل برگزیده شدند.» وی در ادامه می‌افزاید:«هدف اصلی از انجام این پژوهش ابتدا شناسایی نقاط ضعف بخش آموزش و پرورش و سپس کاهش و در نهایت به صفر رساندن تعداد دانش‌آموزانی است که به دلایل متعدد از دوره دبیرستان ترک تحصیل کرده و راه دیگری غیر از ادامه تحصیل را برای زندگی برمی‌گزینند. شاخص‌ترین دلایل و راهکارهای جلوگیری از ترک تحصیل دانش‌آموزان دبیرستانی در یازده مورد خلاصه می‌شود.» 1 - فراهم نشدن زمینه مناسب برای تحصیل همه جوانان و نوجوانان زیر بیست و یک سال؛ در بسیاری از کشورها حداکثر سن برای تحصیل در دوره دبیرستان، 18 سال است و پس از این سن دانش‌آموزان به فرض اشتیاق به ادامه تحصیل باید راهی مدارس شبانه شوند. حضور در مدارس شبانه شکستی جدی و عاملی برای ترک تحصیل دانش‌آموزان است. از این رو با ارتقاء سطح سنی این معضل برطرف شده و دانش‌آموزان بدون ترس و هیجان، به ویژه هیجان ناشی از افزایش سن می‌توانند به تحصیل بپردازند. به عقیده پژوهشگران در قرن حاضر که بسیاری از دانش‌آموزان با مشکلات فراوانی چون ناتوانی در تأمین نیازهای اقتصادی - اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند، افزایش سن تحصیل در دبیرستان راهکاری است تا دانش‌آموزان بتوانند در کنار کار به تحصیل نیز بپردازند. بر اساس پژوهش‌های انجام شده بالاترین آمار ترک تحصیل مربوط به ترک تحصیل به دلیل افزایش سن و امتناع دانش‌آموزان از حضور در مدارس شبانه است. 2 - مدارس ویژه دانش‌آموزان 19 تا 21 سال؛ خجالت دانش‌آموزانی که نسبت به همکلاسی‌های خود سن بالاتری دارد، عاملی برای ترک تحصیل آنها است. بنابر این با ساخت مدارس ویژه دانش‌آموزان 19 تا 21 ساله، می‌توان گام مؤثری جهت جلوگیری از ترک تحصیل این رده سنی برداشت. این مدارس باید جدا از مدارس شبانه فعالیت کرده و از هر نظر حتی از جهت زمانی مانند سایر مدارس مقطع دبیرستان باشند. 3 - بر روی تک تک دانش‌آموزان تمرکز کنیم؛ به عقیده پژوهشگران انجمن بین‌المللی مطالعات آموزشی آمریکا (NEA) مرکز آموزشی می‌تواند در زمینه آموزش و پرورش دانش‌آموزان موفق عمل کند که از وضعیت آموزشی - پرورشی فرد فرد دانش‌آموزان آگاه باشد. این تمرکز با کاهش تعداد کادر آموزشی و انتخاب افراد زبده، ارتباط منظم و مؤثر والدین و اولیاء مدرسه، ارتباط صمیمانه(در حد معقول و منطقی) بین‌ دانش‌آموزان و آموزگار،‌کاهش تعداد دانش‌آموزان در هر کلاس(حداکثر بین 18 تا 25 نفر)، برنامه‌ریزی منظم برای رسیدگی به وضعیت درسی دانش‌آموزان، برگزاری کلاس‌های تقویتی منظم به منظور رفع ضعف‌های آموزشی میسر است. پژوهشگران برگزاری برنامه‌های تفریحی دسته جمعی در پایان هفته و حتی در طول تعطیلات تابستان را یکی از شیوه‌های افزایش ارتباط میان دانش‌آموزان با یکدیگر و دانش‌آموزان با اولیاء مدرسه به ویژه آموزگار می‌دانند. این ارتباط زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات آموزشی - پرورشی است. در حقیقت به هر میزان موانعی چون، ترس، خجالت و بی‌اعتمادی میان دانش‌آموزان و آموزگار و... برطرف شود به همان میزان امکان موفقیت دانش‌آموز افزایش می‌یابد. 4 - گسترش زمینه تحصیل؛ محدود کردن رشته‌های تحصیلی و القاء این باور که ادامه تحصیل در برخی رشته‌های تحصیلی ضامن موفقیت بوده و ادامه تحصیل در سایر رشته‌ها، آینده روشنی را به دنبال ندارد، دانش‌آموز را از ادامه تحصیل دلزده می‌کند. این نکته به ویژه در دانش‌آموزانی که به ادامه تحصیل در برخی رشته‌ها علاقه نداشته و فقط به اجبار اجتماع،‌ والدین و مدرسه ادامه تحصیل در این رشته‌ها را برمی‌گزینند حائز اهمیت بوده و عامل اصل بازدارنده از تحصیل آنها است. بنابر این مدرسه و در گام بعدی اجتماع و والدین موظفند تا زمینه تحصیل برای همه رشته‌های تحصیلی را برای دانش‌آموزان فراهم کنند. از دیدگاهی دیگر شکستن حصار باورهای نادرست اجتماعی - فرهنگی راهی جهت هموار کردن انتخاب آزادانه دانش‌آموزان و در نتیجه موفقیت آنها است. 5 - ارتباط بخش آموزش و اشتغال؛ ارتباط مؤثر بین بخش آموزش و اشتغال نه تنها باعث می‌شود آموزش‌ها جهت‌یابی صحیحی داشته و به سمت و سوی برآوردن نیازهای اجتماع و چرخاندن چرخ‌های اقتصادی گام بردارد، بلکه دانش‌آموزان اطمینان می‌یابند که پس از فراغت از تحصیل و تحصیل در هر رشته‌ای، بیکار نخواهند ماند. ترس از بیکاری پس از اتمام تحصیلات(چه پس از اخذ مدرک دیپلم یا فارغ‌التحصیلی از دانشگاه) و باور به هدر رفتن سال‌های مفید جوانی به دلیل ترس از بیکاری پس از تحصیل، در مقایسه با افراد تحصیل نکرده‌ای که وارد بازار کار شده و از شرایط به مراتب بهتری نسبت به افراد تحصیلکرده برخوردارند، دانش‌آموز را از ادامه تحصیل باز می‌دارد. در حقیقت مقایسه دایمی قشر تحصیلکرده و بیکار و تحصیلکرده و کم درآمد با قشر تحصیل نکرده و حتی بی‌سواد با درآمد بالا، یکی از دلایلی است که بسیاری از دانش‌آموزان دبیرستانی را از ادامه تحصیل باز می‌دارد. این وضعیت در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته به وضوح مشاهده می‌شود. 6 - ارتقا سطح کیفی آموزش‌ها و شروع زود هنگام آموزش‌ها؛ پژوهش‌ها نشان می‌دهد ارتقا سطح کیفی آموزش‌ها، شروع آموزش‌ها به صورت جدی از دوره پیش‌دبستانی؛ پربار کردن مباحث درسی ارائه شده در دوره‌های گوناگون تحصیلی: ایجاد اشتیاق و علاقه به تحصیل و فراگیری آموزش‌های ارائه شده با انتخاب مباحث درسی که خلاقیت و اشتیاق دانش‌آموزان را پاسخگو باشد و... عوامل مؤثری جهت جلوگیری از دلزدگی و ترک تحصیل دانش‌آموزان در مقطع دبیرستان است. به هر میزان دانش‌آموز از فراگیری لذت ببرد، به همان میزان امکان ترک تحصیل او کاهش می‌یابد. از سوی دیگر حذف مباحث درسی وقت‌گیر و ایستا و جایگزین کردن مباحث درسی که پاسخگوی حس اشتیاق، پرسشگری و خلاقیت دانش‌آموزان باشد، راهکار مناسبی جهت کاهش خطر ترک تحصیل دانش‌آموزان است. 7 - حضور مؤثر و منطقی والدین در مراحل مختلف تحصیل دانش‌آموزان؛ خانواده در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... که باشد نقش بسزایی در موفقیت یا شکست تحصیلی دانش‌آموز دارد. آموزش رفتارهای صحیح فردی و اجتماعی؛ تشویق دانش آموز برای ادامه تحصیل؛ فراهم کردن زمینه مناسب برای ادامه تحصیل فرزندان، رفع مشکلات آموزشی و پرورشی با همکاری اولیاء مدرسه و...، همگی عوامل مؤثری برای ادامه تحصیل و موفقیت دانش‌آموز است. اگر این حمایت‌ها از دوران کودکی و حتی پیش از شروع درس و مدرسه آغاز شود، بی شک نتیجه بهتری را نیز به همراه خواهد داشت. به عقیده پژوهشگران نقش والدین، حتی از عملکرد اولیاء مدرسه نیز شاخص‌تر و تأثیرگذارتر است. 8 - حمایت؛ همراهی والدین و اولیاء مدرسه و به طور کلی همه افرادی که به شکلی در آموزش و پرورش دانش‌آموز نقش دارند، شاخصی برای تضمین موفقیت تحصیلی دانش‌آموز است. «اطمینان» از این که در شرایط بحرانی همواره فرد یا افرادی دانش‌آموز را «حمایت و هدایت» خواهند کرد، او را به ادامه مسیر دلگرم می‌کند. پژوهشگران نقش حمایتی والدین و اولیاء مدرسه را تنها به صرف هزینه محدود نکرده و تأکید دارند این حمایت باید همه جانبه باشد. به این معنی که دانش‌آموز باید از جهت روانی - عاطفی، اجتماعی، اقتصادی، فکری و... تحت حمایت قرار بگیرد و در بسیاری از موارد اصلاً نیاز به صرف هزینه نبوده و نیاز دانش‌آموز در حمایت‌هایی غیر از حمایت‌های اقتصادی تعریف می‌شود. 9 - رفع تبعیض‌ها؛ هر یک از تبعیض‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، نژادی، قومی و... می‌تواند به تنهایی دانش‌آموز را از ادامه مسیر بازدارد. در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا، شاخص‌ترین آمار ترک تحصیل، به ترتیب متعلق به دانش‌آموزان آفریقایی، آمریکای لاتین و آسیایی است. دلیل این امر جدا از تبعیض‌های اجتماعی، تفاوت‌های فرهنگی و به دنبال آن جدا ماندن از جمع دوستان و اجتماع، مشکلات اقتصادی خانواده‌ها، نابه‌سامانی‌های روحی - روانی ناشی از این تفاوت‌ها در دانش‌آموز، ناتوانی در فهم آموزش‌ها به دلیل عدم تسلط کافی دانش‌آموز به زبان، فرهنگ و... کشور مورد نظر، پذیرفته نشدن از سوی جمع دوستان و حتی اجتماع، فرق‌گذاری‌های فاحش اولیاء مدرسه به ویژه آموزگاران میان دانش‌آموزان رنگین پوست و سفیدپوست و... است. رفع این تفاوت‌ها و تبعیض‌ها راهکار مهمی جهت جلوگیری از ترک تحصیل دانش‌آموزان است. 10 - آموزش به متولیان آموزشی؛ رفتارهای نامناسب متولیان آموزشی، به ویژه آنهایی که در رده‌ سنی حساسی چون دبیرستان مشغول به فعالیت هستند، یکی دیگر از دلایل ترک تحصیل دانش‌آموزان این مقطع است. تنبیه بی‌جا، تبعیض‌های فاحش میان دانش‌آموزان برتر و ضعیف، تبعیض‌های نژادی - قومی، تبعیض‌های جنسیتی، تبعیض میان دانش‌آموزان کم بضاعت، بی‌بضاعت و متمول؛ ناتوانی‌هایی شخصی آموزگار، که آموزگار آن را به گونه‌ای دیگر جلوه می‌دهد، ناتوانی‌هایی اولیاء مدرسه که در نهایت دانش‌آموزان را به عنوان مقصر معرفی می‌کنند و بسیاری موارد از این دست، عامل‌های مهمی برای ترک تحصیل دانش‌آموزان است. 11 - ابتلا به بیماری؛ ابتلا دانش‌آموزان و یا والدین آنها به بیماری به ویژه بیماری‌های حادی چون ایدز(AIDS)، انواع سرطان‌ها و... که منجر به مرگ والد یا والدین شده و یا خود دانش‌آموز را مورد تهاجم قرار می‌دهد، عاملی دیگر برای ترک تحصیل دانش‌آموز است. و در نهایت این که بر اساس آخرین آمار ارائه شده توسط پژوهشگران انجمن بین‌المللی مطالعات آموزشی (NEA)؛ بخش آموزش و پرورش آمریکا نیازمند 10 میلیارد دلار هزینه برای تأمین نیازهای آموزشی - پرورشی دانش‌آموزان طی یک دوره یا برنامه 10 ساله است. این میزان هزینه فقط برای برآوردن نیازهای اولیه و ضروری دانش‌آموزان و جلوگیری از ترک تحصیل دانش‌آموزان در دوره‌های گوناگون تحصیلی است. تردیدی نیست که رفع نابه‌سامانی‌های آموزشی - پرورشی کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته رقمی به مراتب بالاتر از این مقدار است که عدم تأمین آن، ترک تحصیل تعداد بسیاری از دانش‌آموزان به ویژه سطوح پایانی تحصیل را به دنبال دارد. منبع: (NEA) انجمن بین‌المللی مطالعات آموزشی آمریکا